یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

«من المؤمنین رجال صدقواماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ومابدلواتبدیلا...»
درمیان مؤمنان ،مردانی هستند که برسرعهد وپیمانی که با خدا بستند ،صادقانه ایستاده اند ، بعضی از آنها پیمان خود را به آخر رسانده ودر راه خدا شربت شهادت نو شیدند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییرو تبدیلی در عهد وپیمان خود نداده اند...
احزاب/23...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۷ بهمن ۹۶، ۰۱:۴۹ - پروژه هوش مصنوعی
    عالی
پیوندها

بدون مقدمه باید بگویم در حد پاسخ گویی بدون نقصان به این مسئله نیستم،لیکن چون این مسئله ذهن مرا سخت به خود مشغول کرده است،مایلم این مسئله را بدون پاسخ نگذارم.

نخست:بی شک شهدا ارتباط هایی با چهارده معصوم برقرار می کردند....به کرات این مسئله قبل از شهادت حس شده است،لیکن به خاطر تواضع آن ها،بیان نمی شده است.البته بعد از شهادت دوستان نزدیک شهدا به این مسئله اشاره کردند.همانند مادر غریب تمام اعصار حضرت فاطمه زهرا (س) با شهید برونسی و همچنین شهید آوینی که صراحتا دوستان او از این ارتباط به پارتی بازی برای سادات نام می بردند.

دوم:ارتباط معنادار با شهدایی که قبل از آن ها شهید شدند.این ارتباط تا به حدی بود که تا لحظه ای که رزمنده ای شهید می شود،در عشق شهادت می سوزد و نهایتا  سبک می شود و به سمت خدا می رود.

سوم:ارتباطی که شهدا اصولا با ولایت فقیه برقرار می کنند،نه تنها به اندازه ی سرسوزنی برای آن ها غوطه وری در شک را بوجود نمی آورد بلکه لحظه ای شک در مقوله ی ولایت فقیه را همچون سال ها عقب نشینی می دانند.همچون عشق شهید همت به امام (ره) که گاه بی گاه به این مطلب اشاره می کرد که خدا روزی را نیاورد که امام در دنیا نباشد و من در دنیای خاکی باشم.

چهارم:تقوا و ورع که حاصل تهذیب نفس تهذیب نفس نیز نتیجه ی نماز شب و تضرع شبانه است.کما اینکه همرزمان شهید صمدیان که برخی امروز در رنگ های دنیا غوطه ورند،که خود رنگی شده اند،اعتراف دارند که تفاوت آن ها با علی صمدیان همین ادعیه ی کمیل و توسل شبانه بود و این بود که او شهید شد و ما اسیر خاک شدیم.

پنجم:مقوله ی حلال خوری یکی دیگر از علل اصلی شهادت مردان خداست.اگر لقمه ی حلال اینان نبود،دیگر مسئله ی تقوا قابل مطرح شدن نبود.حساسیت بر خمس و مسئله ی وام  و بطور کلی دوری از تمام زندان ها و بردگی های مالی دنیا که انسان را زا آزادی حقیقی دور می کند.

ششم:مکارم اخلاق.آری اخلاقیات اصیل باعث می شود که هر فرد با هر اعتقادی به شخص شهید قبل از شهادت نزدیک شود و ظاهرا این فرمولی ثابت است که هرچه کمتر دل بشکنی ،به شهادت نزدیکتر می شوی و هرچه دل سخت تر باشی،از پرواز دورتر می باشی.

هفتم: بی رنگی و دوری از تمامی تعلقات دنیا.آنچه که نبودن در چشم است.آن چه شمع محفل نبودن است.آنچه دوری از ریاست و القاب است.آنچه دوری از دوربین های فیلم برداری است و نهایتا آنچه دوری از رنگ های دنیا است.

هشتم:شهدا هیچ وقت نمی گفتند:فعلا وقت شهادت نیست یا اینجا و آن جا مکان شهادت نیست،زیرا می دانستند،اگر بخواهند برای خدای متعال تعیین تکلیف کنند،این توفیق از برای آن ها نخواهد بود.البته بوده اند شهدایی که چنین اشتباهی کردند و سال ها از قافله عقب افتادند و بالاخره  با پشیمانی زیاد بعد از سال ها به قافله ی شهدا پیوستند.

انشاءالله این مطلب تکمیل خواهد شد...  

نظرات  (۷)

رنگ تعلق است و بی رنگی در نفی تعلقات
اگر بهار ریشه در زمستان دارد و بذر حیات در دل برف است که پرورش میابد
 یعنی مرگ آغاز حیاتی دیگر است.
پاسخ:
....پیرشو قبل از آن که پیر شوی
شهیدان را شهیدان می شناسند...

شهدا محب ائمه ی هدی بودند،نماز شب خوان بودند و...و...و...
آدم های زیادی اطرافمان اهل ذکرو نماز شب اند،اهل زهدو تهجداند،چرا اسیرو گرفتار خاک اند؟این چه چیزی است،چه سری است بین عبدو معبود که آنها را آماده ی شهادت می کند؟

نماز شب و لقمه ی حلال تورا عاشق می کند،عاشق نشدی به نماز خواندنت شک کن،این عشق به تو درد می دهد،درد هجران....
این درد و عشق را به راحتی می توان در چشمان هر شهید دید.مناجات شهید چمران را که می شنوی،آتشفشانی که در قلبش فوران کرده را می توان فهمید.چقدر زیبا و دردآور است آنجا که می گوید:

خدایا!دردمندم!روحم از شدت درد می سوزد،قلبم می جوشد،احساسم شعله می کشد و بند بند وجودم از شدت درد...

پاسخ:
گفت که دیوانه نه ای،لایق این خانه نه ای
رفتم و دیوانه شدم،سلسله بندنده شدم
۲۲ تیر ۹۲ ، ۰۲:۲۵ مجتبی مرادی
اینم وبلاگ جدیدم
پاسخ:
سلام خضورت در بلاگ مبارک
۲۳ تیر ۹۲ ، ۱۴:۲۶ سید مهدی حاجی آبادی
خدایا سینه ای ده آتش افروز 
در آن سینه دلی آن دل همه سوز
....خدا خیرت بده سید...
مارو مثه همیشه بردی فضا
ایشالا شهید شی دست مارو هم بگیری
پاسخ:
این چه حرفیه سید مهدی جان همه با هم انشاءالله عروج کنیم.بهشت مال هممونه.
سلام.
اینجا هم که همش بروبچ انجمن ریختن نظر میدن!!!
پاسخ:
سلام اخوی قدوم جناب عالی را به وبلاگ برادر کوچکتان به مثابه ی دست کشیدن قهرمان بر سر کودکی می دانم.
عجب متنی نوشتم کلی چاق شدی اخوی.
۲۹ تیر ۹۲ ، ۲۰:۲۰ فرهاد بوربور
به قول جناب حافظ
دعای صبح و آه شب کلید کنج مقصود است
بدین راه و روش میرو که با دلدار پیوندی

خدا توفیق بده اینگونه باشیم
پاسخ:
بله انشاءالله اون کسی شیرین ملاقات ائمه یا شهدا رو بچشه بخدای احد و واحد،این مادیات دنیا براش ارزش نداره و نهایتا شهادت هنر مردان خداست.
۰۳ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۰ امیرحسین رفعتی
برای اون بنده خدا که گفتم چند ماه پیش شهید شده، میتونم همه ی این موارد رو که گفتی، براش مصداق بیارم. اصلا عجیبه.
به جزء همون اولیش که گفتی خودشون نمیگن و آدم هم نمیتونه بفهمه، بقیش واقعا صادقه!
کلا خدا منو ببخشه. چند سال پیش تو ذهنم به این شهید میگفتم افراطی... واقعا خدا منو ببخشه...:(
پاسخ:
اخلاص رو هم اضافه کن.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی