14اصل اخلاق تشکیلاتی
بسمه تعالی
سلام علیکم
با عرض معذرت نسبت به غیبت طولانی در وبلاگ به دلیل خواندن برای امتحان ارشد...
متن زیر در دو نوبت در جمع دانشجویان انجمن های اسلامی شهید بهشتی و بیرجند با عنوان اخلاق تشکیلاتی مطرح شد و همچنین در جزوه ی اردو های تشکیلاتی انجمن بیرجند مطرح شد.به همین مناسبت ورودی ها خطاب متن هستند که البته برای همگان مناسب می باشد.
سلام بر ورودی های اردوی انجمن....
بی مقدمه عزیزان من اخلاق تشکیلاتی اصولی دارد:
1.خود سازی:
مبارزه تا ابد ادامه دارد....
وقتی این جمله یا شبیه این جملات را میشنویم نخستین فضا برای ما یک جنگ تمام عیار به ذهن خطور می کند یا اینکه عباراتی مثل جنگ نرم به ذهن ما خطور می کند.ولی واقعیت این است که رسول خدا(ص) فرمودن که جهاد اکبر مبارزه با نفس است...
عزیزان علت ورود همه ی ما به تشکیلات مبارزه با نفس است.علل دیگر مثل فعال بودن،مفید بودن و....در اولویت های بعدی است....به این جمله از شهید بهشتی توجه کنید:
2برنامههای عملیای که درآن، تفوق و برتری کارکرد ساختار اسلامی و نیروهای مؤمن به چشم بخورد؛ باید بهگونهای باشد که خواهر مسلمان و برادر مسلمان ما که از یک همسن و همکلاسی و همرتبهی غیرمسلمانش در مقام عمل دینی صالحتر است، در مقام عمل اجتماعی نیز سودمندتر باشد. اگر عمل شما به حال مردم سودمند واقع شود، ماندنی خواهند بود. این بیان قرآن است. «فاما الزبد فیذهب جفاءً و امّا ما ینفع الناس فیمکث فی الارض» [کف میرود و آنچه برای انسانها سودمند است میماند. سورهی مبارکه رعد/ آیه 17] سودمندی بیشتر ما باعث پیروزی ماست. به همین جهت در خودسازی فردی و جمعی انجمنها باید طوری برنامهریزی شود که در صحنهی خدمت به مردم درخشید؛ نه برای تعریف مردم بلکه برای خدا.
بنابراین تلاش شما نسلی که نسل جدید انجمن خواهید شد بایداولا در جهت خودسازی باشد.دوستان من باید یه این نکته توجه کنید که خودسازی شما نباید شما را از فعالیت های اجتماعی دور کند....به این جمله مقام معظم رهبری روحی فداه توجه کنید:
اسلام انسان را یک موجود دوساحتى میداند؛ داراى دنیا و آخرت؛ این پایهى همهى مطالبى است که در باب پیشرفت باید در نظر گرفته بشود؛ شاخص عمده این است؛ فارقِ عمده این است. اگر یک تمدنى، یک فرهنگى و یک آئینى، انسان را تک ساحتى دانست و خوشبختى انسان را فقط در زندگى مادىِ دنیائى به حساب آورد، طبعاً پیشرفت در منطق او، با پیشرفت در منطق اسلام - که انسان را دو ساحتى میداند - بکلى متفاوت خواهد بود. کشور ما و جامعهى اسلامى آن وقتى پیشرفته است که نه فقط دنیاى مردم را آباد کند، بلکه آخرت مردم را هم آباد کند. پیغمبران این را میخواهند: دنیا و آخرت. نه دنیاى انسان باید مغفول عنه واقع بشود به توهم دنبالگیرى از آخرت، نه آخرت باید مغفول عنه واقع بشود بخاطر دنبالگیرى از دنیا. این بسیار نکتهى مهمى است. اساس، این است. آن پیشرفتى که در جامعهى اسلامى مورد نظر است، اینچنین پیشرفتى است.
دوستان شرکت کننده در اردو بدانید حضور شما در اینجا نهایتا یک هدف را دنبال می کند،آن هم هر چه زودتر بوقوع پیوستن ظهور حضرت حجت(عج) است.بدانید در انجمنی که نماز شب و قرائت قرآن ترک شود که هیچ متداول نباشد،ان انجمن امکان ندارد سالم بماند.ما نمی دانیم که همه ی ما به عنوان انسان چه استعدادهای نهفته ای داریم.امام صادق(ع) در این مورد می فرمایند:
ما ضعف بدن عما قویت علیه النیة (1). اگر اراده قوى باشد، هیچ بدنى براى انجام دادن کار، ناتوان نیست.
که بابی باز کرده است این حدیث در عرفان......
ما نمی آییم در تشکیلات که پیشرفت کنیم بلکه می آییم که تشکیلات بواسطه ی اعمال ما پیشرفت کند....بله ما نمی آییم که تشکیلات را فدای خود کنیم بلکه خود را فدای اهداف مقدس تشکیلات کنیم.دوستان بدانید که اگر برای خدا عمل کنید در تشکیلات خداوند موجبات پیشرفت شما را فراهم خواهد کرد.
2.دوری از ریاکاری و همچنین عدم حیا در امورخیر:
بنشینید شب ها با خود محاسبه کنید که اعمالی را که در طول روز در داخل تشکیلات انجام می دهید چقدر موجبات رضای الهی است و چقدر برای خودمان و نگاه های دیگران باشد.که در احادیث آمده است که خداوند خطاب به بنده ی ریاکار خود می فرماید:پاداش تو در همان دنیا همان به به چه چه دیگران بود و به یکباره می بینید دست خالی هستید در آن دنیا در روزی که انبیا نیز در اظطرارند.اما نکته ی جالب این است که بسیار دیده شده است که کسی که با این نیات کار می کند نیز به اهداف خودش نمی رسد.
واما باز مراقبت کنیم که روحیه ریا ستیزی ما را از انجام اعمال خیر دور نکند.کما اینکه رسول خدا(ص) در این مورد می فرمایند:
«هیچ عملی را از روی ریا و خودنمایی انجام مده و از سر حیا و شرم آن را رها نکن.»
3.عدم سوء استفاده از انجمن اسلامی:
عزیزان من توجه کنید که به نام اینکه انجمنی هستید نباید از امکانات دانشگاه استفاده ی شخصی ای بکنید که دیگران و دانشجویان عادی حق استقاده از آن را ندارند. به عنوان مثال به نام انجمن اتاقی از خوابگاه برای اعضای انجمن گرفته نشود.چون ما انجمن اسلامی هستیم حق نداریم سوءاستفاده کنیم.
رسول خدا(ص) در این مورد می فرمایند:
وای بر کسانی که دین را وسیله ی دست یافتن به دنیا قرار می دهند،گرگانی در لباس میشند،که با نرم زبانانی مردم را فرییند،سخنان ایشان شیرین تر از عسل است و دل هایی چون گرگ دارند.خدای متعال می گوید:آیا از من غافل شده اند یا بر من گستاخی می کنند،به عزت و جلال خودم سوگند که در میان ایشان فتنه ای پدید خواهم آورد که بردبارشان را حیران کند.
4.عدم ریاست طلبی و همزمان مسئولیت پذیری:
ملعون من تراس و ملعون من هم بها(امیر المومنین می فرمایند:لعنت بر ریاست طلب و لعنت بر کسی که برآن همت می گمارد.)
واما از آنطرف اگر می بینید مسئولیت یا کاری در انجمن روی زمین مانده است سریع برداریدش انجامش دهید.مسابقه بدهید.
اِنّا عَرَضنا الاَمانَةَ عَلَی
السَّماوَاتِ وَالاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنهَا
وحَمَلَهَا الاِنسَانُ اِنَّهُ کانَ ظَلُوماً جَهُولاً
ما امانت را بر آسمانها و
زمین و کوهها عرضه داشتیم آنها از حمل آن ابا کردند و از آن هراس داشتند امّا
انسان، آن را بر دوش کشید، او بسیار ظالم و جاهل بود.
احزاب(33) ، آیه 72
واقعیت این است که ما در هنگام خلقت مسئولت در مقابل دین خدا را پذیرفتیم و حالا نمی توانیم از زیر بار آن فرار کنیم.
5.مطالعات معرفتی:
امام خمینی(ره) در دیدار اعضای انجمن اسلامی در سال58 اینطور می فرمایند:
.....یعنی همه چیزشان را تطبیق بدهند با احکام اسلامی و بینش از احکام اسلام،به همه ی ابعادش هم،تا آن حدودی که برایشان ممکن است پیدا بکنند،اسلام برای چه آمده است،چه می خواهد بگوید،این چه جور مکتبی هست،تمییز بدهند بین مکتب اسلام با سایر مکتب هایی که ادعاها دارند و واقعیت ها را ندارند.آن وقت مشغول فعالیت بشوند.ص64ج10 صحیفه امام(ره)
واما امام صادق(ع) تند تر با ما سخن می فرمایند:
اگر جوانی از جوانان شیعه را نزد من آورند که در دین تفقه نکرده باشد،او را ادب خواهم کرد.
واما عزیزان من موارد مورد نظر حضرت امیر(ع) را نیز مراقبت کنید که ایشان می فرمایند:
از آن بپرهیزید که بخاطر چهار چیز در جستجوی علم برآید:که با آن بر علما فخر بفروشید،یا با سفیهان به نزاع و مجادله بپردازید،یادر انجمن ها خودنمایی کنید،یا مردمان را با آن برای ریاست گرد خود فراهم آورید. الحیاه ج2 ص536
6.انتقاد پذیری در تشکیلات:
شهید بهشتی اینطور برای ما می گوید:
9. انتقاد از خویشتن؛ آیا هیچ وقت دور هم جمع میشوند بگویند این یک هفته نقایص و عیب کارشان این بود. این کار را میکنندیا خیر؟ خوب، شروعکنند! هیچ اشکالی ندارد. «المؤمن مرآت المؤمن» یعنی چه؟ برادر و خواهر مسلمان باید آینهی یکدیگر باشند. آینه یکی از کارهایش این است که عیبهای آدم را میگوید. بنابراین هر هفتهای، دو هفتهای، یک ساعت دور هم بنشینند با روی باز و گشادهرویی هر کسی اول عیبهای خودش را بگوید بعد آنهایی که جا میماند دیگران بگویند، بعد هم عیب جمعشان را بگویند.
7.برخورد مناسب و بر اساس عدالت با همه اقشار:
هرقشری را از جهت اقتصادی و_ نه البته از جهت عقیده _جذب کنید.تشکیلات محل ورود افراد خاص با روحیات خاص نیست و همگان البته با تفکر اسلامی حق ورود به تشکل را دارند.
در این مورد شان نزول آیه 28 سوره کهف به ما کمک خواهد کرد.مولفه القلوب(کسانی که پیامبر به دلجویی آنان می پرداخت تا به خدا ایمان آورند.) نزد رسول خدا آمدند و گفتند:یا رسول الله!اگر در بالای مجلس بنشینی،واین مردم فرودست وبوی بد جبه های آنان را از ما دور کنی،ما نیز در نزد تو نخواهیم نشست و از تو چیز خواهیم آموخت،بدانکه تنها اینان مانع آمدن ما به نزد تواند.آیه این چنین نازل شد:
(واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوه و العشی یریدون وجهه ولا تعد عیناک عنهم ترید زینه الحیوه الدنیا و لا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هویه و کان امره فرطا): (با کسانی که صبح و شام پروردگار خود رامی خوانند و در طلب رضای او هستند بردبار باش و دیدگانت در طلب زیورزندگی دنیوی از آنها منصرف نشود، و از کسی که دلش را از یاد خود غافل کرده ایم و از هوای نفسش پیروی می کند و کارش زیاده روی است ، اطاعت مکن.
8.پرتلاشی و دوری از وقت تلفی:
امام علی(ع): وقت مومن پر است. الحیاه ج5ص491
وقت خود را در تشکیلات به بطالت نگذرانید وسعی کنید هیچ وقتی در زندگیتان به بطالت نگذرد.
حضرت امیر(ع) :(ترجمهغررالحکمودررالکلم(محلاتى)،
اگر طالب
رستگارى هستید بىخبرى و بازیگوشى را به یکسو افکنید، و پیوسته تلاش و کوشش کنید.
9.دغدغه مندی و در عین حال امیدواری:
دغدغه مندی به معنای نگرانی، بیم، تشویش.
یعنی در همه حال نگران فضای موجود باشی تا از وضع موجود به سمت بهتر،تشکیلات حرکت کند.و لازمه این حرکت امیدواری است. شهید بهشتی در این مورد می گوید:
امید کامل به آینده؛ هیچ مسلمانی حق یأس و ناامیدی ندارد. آدمهایی که ایمان به خدا ندارند آنهایی هستند که از گشایشآفرینی خدا در تنگناها مأیوس میشوند. انسانهای مؤمن همیشه باید امیدوار باشند. آنقدر قرآن و اسلام به ما تعلیم میدهد که نه با یک غوره سردیتان بشود و نه با یک مویز گرمیتان."
10.امین بودن:
در تشکیلات نسبت به سه امر باید امانت را حفظ کرد:
1. راز دانشجویان: رازهـای دانشجویان نیز امانت اند و هیچ فردی حق ندارد ، اسرار دیگران را به هر طریقی فاش نماید. فرم های عضویت در انجمن و اطلاعات راز انجمن محسوی می شود.
از پیامبر است که فرموده اند: (مجلس ها امانت است، جز سه مجلس: مـجـلـسـی کـه در آن خـونی به حرامی ریخته شود، مجلسی که در آن نـامـوس حـرامی حلال شمرده شود و مجلسی که در آن مال و ثروتی به ناحق روا شمرده شود.) 1
2. اسـلام: اسلام نیز یکی از امانات الهی است که خداوند به وسیله رسـول اکـرم(ص) بـر بـشر عرضه کرده است و همه انسان ها ملزم به رعـایـت و حـفـظـ ایـن امـانـت الـهی هستند. پیامبران(ص)، ائمه مـعـصـومـین(ع)، علم، فضل، شهیدان و... پاسبانان و حافظان این مـکـتب بزرگ بشری بوده اند و انسان ها را نیز به حفظ این امانت الـهـی تـوصـیـه و سـفارش کرده اند. امام خمینی در این خصوص می فـرمـایـد: (اسلام نه از من است و نه از شم، اسلام از خدا است و همه ما مکلفیم با تمام قدرت آن را حفظ کنیم.)2....بنابراین چون انجمن پرچم دار اسلام در دانشگاه می باشد باید مراقب رفتار خود در دانشگاه باشیم.
3.پست ها و مقام ها: افرادی که دارای مناصبی در دستگاه حکومتی هـسـتـند، ضامن امانت هایی اند که بر عهده آنان نهاده شده است. پـس بـایـد چـنـین افرادی از پست و مقام خود در جهت رضایت عامه مـردم اسـتـفاده کنند و از مال اندوزی و شخصیت گرایی نامطلوب و رشـوه خـواری دوری کـنـنـد. حـضرت علی(ع) در نامه ای به یکی از فـرماندارانش که ظاهرا از مقام خود سوءاستفاده کرده بود، نوشت: از تو به من خبری رسیده است; اگر چنان کرده بـاشـی، پروردگار خود را به خشم آورده، و امام خود را نافرمانی کرده، و امانت خود را از دست داده باشی.)3
1. ملا محسن فیض کاشانی، المحجه البیض، ج3، ص327.
2.سخن رانی امام از رادیو.
3.نهج البلاغه، ترجمه دکتر شهیدی، ص313، نامه 4
11.نظم داشتن:
شهید بهشتی در این مورد می فرمایند:
در معارف
اسلامی تقوا با نظم آمده است. اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم. اساتید اخلاق اسلامی
تقوا را نظم فردی و نظم را تقوای جمعی میدانند. اینکه سفارش میکنند «در جماعت
خلوت کنید» به همین معنی است که بتوانید هر چیزی را در جای خودش انجام دهید. تقوا
یعنی انسان جایگاه و موقعیت خودش ر ابفهمد و تکلیفش را در آن موقعیت ادا کند؛ یک
جا باید شوخی کند، یک جا باید جدی باشد، یک جا باید... و در حالت کلی آدم باید
بفهمد در این عالم آمده است که چه بکند، و همان کند. نظم هم یعنی هر چه را در جای
حقیقی خود باشد. این دو –یعنی نظم و تقوا- بر هم
اثر میگذارند و از هم اثر میپذیرند. آدمهای منظم هستند که میتوانند زندگی خود را
مدیریت کنند و انسانهای باتقوا هستند که در تشکیلات میتوانند منظم و گروهی کار کنند.
12.اخوت:
در احادیث آخرالزمانی اشاره شده است به این موضوع که یاران امام زمان کسانی هستند دست در جیب یکدیگر می کنند و هرچقدر لازم است بر میدارند....این مسئله در دفاع مقدس بسیار رواج داشت.
شهید بهشتی در این مورد می فرمایند:
نفرهای
تشکیلاتی باید نسبت به هم احساس اخوت و برادری داشته باشند، دلسوزی و اتحادی آنگونه
که به برادر خویش دارند.
13.ساده زیستی:
امیرالمؤمنین على(ع): «همهى زهد در دو کلمه از قرآن فراهم است: خداى سبحان فرماید: «تا بر آنچه از دستتان رفته دریغ [تأسف] نخورید، و بدانچه به شما رسیده شادمان مباشید.» نهج البلاغه، حکمت 439.
14.عاقلانه بودن:
امام صادق علیه السلام:
أکمَلُ الناسِ عَقلاً أحسَنُهُم خُلقاً؛عاقل ترین مردم خوش خلق ترین آنهاست.
1.عقلانیت بنیادین: شناخت فلسفه حیات و موقعیت حساس و استثنایی انسان در آن و شان و جلالت عقل در تنظیم رابطه انسان با جهان و با خدای متعال که در اصل 5مطالعات معرفتی توضیح دادیم.
2.عقلانیت و ارزش ها: شان «عقل» در تنظیم رابطه انسان و رعایت اخلاق
در انجمن.
3 عقلانیت ابزاری: مهندسی و اندازه گیری و نظم و پیش بینی و نقش عقل در
محاسبات فعالیت های انجمن.
عقلانیت مورد بحث ما بیشتر عقلانیت دوم و سوم هست.
واما عزیزان من اگر این مسائل رعایت نشود،به مانند برخی از انجمن های اسلامی اول انقلاب منحرف خواهیم شد.
امام علی(ع):از آن برحذر باشید که عقوبت هایی که بر پیشینیان شما_در نتیجه ی بدکاری و زشت کرداری رسید به شما نیز برسد.احوال خوب و احوال بد آنان را همواره به یادآورید، و چنان کنید که امثال ایشان نباشید.
خستگی تشکیلاتی شاید یک اتفاق مهم باشه که در هر تشکیلاتی میفته این رو نمیشه به این اصول اضافه کرد؟ودر بارش حرف زد