پدیده ای شوم که هنوز شیوع پیدا نکرده، جلویش را بگیریم
بی شک افزایش اظهار نظرات علیه پدیده ی شوم به اصطلاح ازدواج سفید-بخوانید سیاه-نویدبخش جایابی تفکر پیش گیری قبل از درمان در جامعه ی ماست. نگرانی در مورد ازدواج سفید تا جایی پیش رفته که بسیاری از مسئولان هم از این پدیده اجتماعی ابراز نگرانی کرده اند .
تعریف ازدواج سفید
بنابر اولین تعریف های دانشنامه ای برای این سبک زندگی، ازدواج سفید سبکی از زندگی مشترک است که در آن دو نفر بدون ازدواج رسمی که در مدارک تشخیص هویت قید شود، با یکدیگر زندگی مشترک تشکیل میدهند و متاسفانه همچون همسران رسمی و عقدی با یکدیگر رابطه عاطفی و جنسی برقرار می کنند.
ریشه ی این ازدواج در غرب
ثمودی متخصص روان شناسی در این باره می گوید: این پدیده نخستین بار در آمریکا و در پی جنبشی پدیدار شد که "جنبش آزادی زن" نام داشت.این جنبش ظاهراً با هدف ایجاد تغییراتی در نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه آمریکا انجام شد و هدف آن برقراری شرایط عادلانه و مساوی برای زنان بود.
اما آنچه واقعاً اتفاق افتاد پدیده ای بود که بعدها "انقلاب جنسی" نام گرفت و نتیجه آن رواج رفتارهای نابهنجار و بی بند و باری هایی بود که به غلط آزادی زنان نام گرفت.یکی از تبعات این اتفاق برقراری ارتباطاتی بود که خارج از ضوابط قانونی و معیارهای اخلاقی به وجود می آمد بر این اساس ازدواج سفید هم یکی از همین روابط خارج از عرف و غیرقانونی بود که امروز متأسفانه شاهد نمونه هایی از آن در میان جوانانمان هستیم.
مراحل ازدواج سفید
این پدیده در دیدگاه دکتر سعید منتظرالمهدی معاون اجتماعی ناجا دارای پنج مرحله است. آن مراحل عبارتند از:
1.مرحله آشنایی. در این مرحله دختر و پسر در خیابان یا در مکانهای دیگر با یکدیگر آشنا میشوند، سپس «خودافشاگری» میکنند و دردها، محرومیتها و طرد شدنهای مکرر خود را با یکدیگر در میان میگذارند. (اغلب در میان مشکلات و بدبختیهای خود نیز اغراق میکنند تا حس ترحم و دلسوزی دیگری را تحریک کنند.)
2.مرحله عاشق شدن. پس از آنکه دوطرف از دردهای بیشمار، محنتهای فراوان و مصایب پر تعداد خود گفتند، بیش از پیش به یکدیگر نزدیک میشوند. این نزدیکی به نوعی عشق منجر میشود؛ لیکن نه عشقی که موجب تعالی و رشد میشود بلکه عشقی که مترصد جبران محرومیتهای گذشته است.
3.مرحله به هم پیوستن. پس از آنکه طرفین احساس کردند یکدیگر را میفهمند تصمیم به با هم زیستن میگیرند. لیکن چون به صورت کامل «اجتماعی نشدهاند» و «وجدان اخلاقی» (سوپر ایگو) قوی ندارند، برای با هم زیستن راه کجروانه و ناهنجار را پیش میگیرند.
4.بروز تعارض و تنش. نیازی به حجت نیست افرادی که تن به ازدواج سیاه میدهند دنیایی سرشار از تعارض، کشمکش و مسائل حل نشده دارند به همین خاطر، در اندک زمانی پس از شروع زیست مشترک، روابط آنها به کشمکش و درگیری میانجامد و عشق و عاطفه اولیه به تمامی، رنگ میبازد و جای خود را به نفرت، کینه و خودسرزنشگری میدهد.
5.خاتمه زیست مشترک و احساس شرمساری. زیست سیاه مشترک دیری نمیپاید چرا که بهگونهای ناهنجار شکل گرفته است و لاجرم با ظهور و بروز تعارضها، دو طرف قادر به بهرهگیری از ساز و کارهای منطقی و عقلانی برای از میان راندن تعارضهای پدید آمده و اختلافات ظاهر شده، نیستند.
دلایل گرایش به ازدواج سفید
از جمله دلایل شکل گیری این ازدواج مشکلات اقتصادی...بیکاری...و بخصوص قیمت سرسام اور مسکن که هیچ تناسبی با درامد طبقه متوسط ندارد، می باشد.دلیل این که چرا یک چنین روابطی رو به گسترش است فقط اقتصادی نیست و می شود به دلایل دیگری هم از جمله سست شدن اعتقادات مذهبی لااقل در بخشی از جامعه ....عدم پذیرش مسئولیت توسط نسل جدید....تجرد قطعی بخشی از جوانان بخصوص دختران و همچنین افزایش مردان تنها و زنان بیوه که ناشی از افزایش طلاق در جامعه است و همچنین استقلال طلبی زنان تحصیل کرده و استقلال اقتصادی انان که یک دلیل عمده است اشاره کرد....ولی هر دلیلی که داشته باشد در یک جامعه اسلامی که اصولا این روابط پذیرفته نمی شود و زنان در این رابطه بیشترین اسیب را می بینند و اصولا تاوان این نوع روابط را اغلب زنان می پردازند بعنوان مثال فرض کنید زنی در یک چنین رابطه ای بچه دار شود و یا اگر اطرافیان از یک چنین رابطه ای اگاه شوند این زن چه آینده ای خواهد داشت؟
پیامدهای حقوقی ازدواج سفید
علی احمدی، وکیل و مشاور حقوقی خانواده در مورد این نوع ازدواج و پیامدهای حقوقی آن می گوید: «چنین رابطه ای زنا تلقی می شود و فرزند ناشی از آن فاقد مشروعیت قانونی است، چون نسبت فرزندی او با پدر قابل اثبات نیست.»
در چنین مواردی اغلب زن به خاطر پرهیز از بی آبرویی به دنبال اثبات رابطه ابویت فرزند و والد نمی رود و حتی اگر ادعا کند که صیغه بوده است، در صورت انکار مرد، ادعای زن، به خاطر ثبت نبودن، قابل اثبات نیست.
در این میان فرزندان بی پدر و بی خانواده ای باقی می مانند که نه آن ها از والدین ارث می برند و نه والدین از آن ها. گرچه سایر حقوق این کودکان چون بقیه کودکان است، اما معمولاً کسی حضانت آنان را بر عهده نمی گیرد، مگر اینکه یک پروسه پیچیده قانونی طی شود. در این موارد سپردن حضانت به مادر محتمل تر است و زن چه از نظر روانی و چه از نظر حقوقی شکست خورده و بلاتکلیف باقی می ماند.
در مجموع، ازدواج سفید میکروبی است که تنها موجب آلودگی ذهن مردان و نابودی شخصیت و حرمت زنان می شود و بنظر می رسد علاوه بر کار فرهنگی نیاز به یک برنامه ریزی گسترده و مناسب در جهت آسان سازی ازدواج صحیح و متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی از جمله، ایجاد اشتغال پایدار برای جوانان، مسکن، و ... می باشد.
همین مطلب در پایگاه خبری-تحلیلی سمعک