یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

«من المؤمنین رجال صدقواماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ومابدلواتبدیلا...»
درمیان مؤمنان ،مردانی هستند که برسرعهد وپیمانی که با خدا بستند ،صادقانه ایستاده اند ، بعضی از آنها پیمان خود را به آخر رسانده ودر راه خدا شربت شهادت نو شیدند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییرو تبدیلی در عهد وپیمان خود نداده اند...
احزاب/23...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۷ بهمن ۹۶، ۰۱:۴۹ - پروژه هوش مصنوعی
    عالی
پیوندها

۱۹ مطلب توسط «سید مرتضی موسوی نژاد» ثبت شده است

جبهه ی پایداری و انتخابات ریاست جمهوری

جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۱:۳۸ ق.ظ

در هفته ی گذشته علامه ی مصباح یزدی پرده ی تازه ای از تاسیس جبهه ی پایداری برداشت،که اگر قبل از این موضع گیری ایشان ، قصد قلم زدن در مورد این جبهه ی سیاسی بود،بطور قطع تحلیل متفاوتی در ذهن تحلیل گران رقم می خورد.

برخی از افرادی که کاندیدا شدند من به آنها ارادت دارم و آنها نور چشم من محسوب می شوند اما برای این کار مناسب نیستند. آقایان روی فردی توافق کرده‌اند که بنده از 7سال پیش او را در نظر گرفته بودم ولی به کسی نگفته بودم. ‏بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی‌شناسم.

این صحبت ها نشان می دهد که علامه ی مصباح سال هاست که در پی تشکیل جبهه ی گقتمانی است،که این چنین امروز خود را بروز می دهد و صحیت های دیگر ایشان که در آن جلسه نمی تواند رسانه ای بشود....

اما آنچه که بروز عینی داشت، از 11روز خانه نشینی احمدی نژاد در مقابل فرمان رهبری مبنی بر ابقای وزیر اطلاعات مصلحی خود را نشان داد. .بعد از آن بود که مخالفان مکتب ایرانی مثل صادق محصولی(وزیر کشور دولت نهم و وزیر رفاه دولت دهم) کنار گداشته شدند و به همراه شخصیت هایی مانند باقری لنکرانی(وزیر بهداشت دولت نهم و کاندیدای ریاست جمهوری92)،غلامحسین الهام(سخنگوی دولت نهم و دهم)،آقا تهرانی(نماینده مردم تهران در مجالس هشتم و نهم) ،رسایی(نماینده مردم تهران در مجالس هشتم و نهم)  ، علی اصغر زارعی (نماینده مردم تهران در مجالس هشتم و نهم) ،سید محمدرضا حسینی (معاون وزیر کشور دولت نهم و معاون وزیر رفاه دولت دهم) ،قاسم روانبخش(معاون سیاسی علامه مصباح) و... این جبهه ی سیاسی تشکیل شد.

در همان اول کار هدف خود را مقابل با فتنه و انحراف اعلام کرد که البته مردانی مثل الهام،رسایی،کوچک زاده به خاطر حمایت از دولت دهم از بدنه ی جبهه ی پایداری کنار گذاشته شدند.

این گروه در انتخابات مجلس نهم با عنوان اینکه حاضر نیست با امثال قالیباف و باهنر که ساکتین فتنه هستند در لیست جبهه متحد اصولگرایان وحدت کند،لیست جداگانه ای داد و موفق شد20%مجلس را از آن خود کند.

سازو کار فعلی این جریان سیاسی اینطور است که بعد از تصویب موضوعی در شورای مرکزی،این مصوبه می رود برای بررسی در شورای فقاهتی که قبل از رحلت جانگداز آیت ا... خوشبخت(وی کسی بود که از طرف رهبری کشتی ای ایمن در فتنه ها اعلام شد.)،وی و آیت ا... مصباح در این شورای فقاهتی حضور داشتند،که بعد از آن واقعه فعلا از کسی در جانشینی آیت ا.. خوشبخت نام نبرده شده است.

این جمعیت برای انتخابات ریاست جمهوری کامران باقری لنکرانی را معرفی کرده است و همچنین لیست 70 نفره ای از وزرای پیشنهادی را آماده کرده است.همچنین این گروه کتابی را در ارائه ی برنامه ی پیشنهادی دولت یازدهم آماده کرده است، که دکتر داودی مسئول تدوین برنامه دولت یازدهم جبهه پایداریو معاون اول رئیس جمهور دردولت نهم در این مورد می گوید:

فرمایش مقام معظم رهبری است که دولت بعدی باید نقاط مثبت دولت های قبل را داشته و نقاط منفی را نداشته باشد. تحلیل مثبت و منفی را هم از هوا نمی گیریم، بلکه از خود فرمایش های مقام معظم رهبری می گیریم. باید ببینیم در فرمایش های ایشان چه چیزهایی مثبت و چه چیزهایی منفی تلقی می شوند؟ به نظر می رسد عده ای این جمله را گرفته اند، اما مثبت و منفی را از خودشان تعریف می کنند.

در طرح هدفمند کردن یارانه ها یکی از اصرارهایی که از اول داشتیم این بود که طرح تحول و هدفمندی باید آخرین مسئله باشد. اولین مسئله باید ساختارها باشند و بانک اول از همه قرار بگیرد. گفتیم اولویت بدهید و تا بانک درست نشده است، هدفمندی نکنید. این را من یک بار و دو بار نگفتم، ده ها بار گفتم. چرا؟ چون بانک یکی از ظرف هاست. شبکه اطلاعاتی ای که آقای میرکاظمی انصافاً خیلی خوب و قوی داشت انجام می داد و من تعجب می کنم که چطور میرکاظمی (Fade) شد، درحالی که او داشت کدهای کالایی و کدبندی شرکت ها را انجام می داد. ما جلسات متعددی برای سیستم اطلاعاتی داشتیم. از اداره ثبت اسناد و احوال و وزارت بازرگانی در نرم افزارهای مختلف می آمدند، از نظام بانکی می آمدند، وزارت اقتصاد و دارایی، مالیات، گمرک و... تا نظام اطلاعاتشان را به هم پیوسته کنند.

این قضیه وسط کارها شد، درحالی که ظرف را این می سازد. این ظرف را نساختیم، در ظرفی معیوب سیاست های هدفمندی یارانه ها را اجرا کردیم.

پس یکی از اساسی ترین مسائل، شبکه اطلاعاتی ظرف سازی است که بحث بسیار حساسی است و لازم باشد این بحث را باز می کنیم. مسئله بعد بحث مبارزه با مفاسد است. ما یک آئین نامه دادیم که آنهایی که از مدیرکل به بالا هستند حق ندارند شغل خصوصی داشته باشند. تصمیم گیران اقتصادی کشور نباید خودشان منفعت خصوصی داشته باشند، درحالی که همین الان در مراکز حساس تصمیم گیری کسانی را گذاشته ایم که خودشان تاجر و کارخانه دارند. چنین فردی که نمی تواند برای منافع مملکت تصمیم بگیرد. 

طالب زاده کارگردان سیمنا و تلویزیون در مورد نگاه فرهنگی باقری لنکرانی این چنین می گوید:

شخصیت آقای لنکرانی را به گونه ای می بینم که در صورتی که رئیس جمهور آینده کشور ما شود، انقلاب و کشورمان را به سوی تمدن اسلامی و آن کشور آرمانی که ما به دنبالش هستیم حرکت خواهد داد.... یکی از ویژگی هایی که در ایشان وجود دارد جوانی است، ما در بین کاندیداها افراد صالحی داریم،اما پیر هستند.... من یک شخصیت فرهنگی و سینمایی هستم و نگاه ایشان را در زمینه فرهنگ، نگاه درستی می دانم و انحرافی در نگاه ایشان در مقوله فرهنگ نمی بینم..... کسی که فول پروفسور است و بیش از صد مقاله در مجالت علمی دنیا دارد، این فرد یک شخصیت معمولی نیست، بلکه یک شخصیت برجسته و ممتاز است.... بنده کاندیدایی نمی دیدم که دلم بخواهد و علاقمند باشم برای او فیلم بسازم، اما فیلم انتخاباتی لنکرانی را قرار است بنده و آقای طالبی(کارگردان قلاده های طلا،آقای رئیس جمهور) باهم بسازیم..... من حاضرم برای تبیین گفتمان دکتر لنکرانی با حضور و سخنرانی در مجامع مختلف به او کمک کنم.

از حامیان معروف لنکرانی نیز می توان از حاج مهدی سلحشور مداح معروف کشور نام برد.

آنچه مورد تاکید برخی اعضای جبهه ی پایداری این است که قرار دادن افرادی چون سعید جلیلی،علیرضا زاکانی وحجت الاسلام ابوترابی فرد به عنوان کاندیدای انتخابات تاکتیک برخی از افراد سیاسی است که در این راه هیچ مضایقه ای از خرج بیت المال ندارند وهدفشان شکستن رای باقری لنکرانی است، تا قالیباف شهردار تهران به مقام ریاست جمهوری نائل شود.اما در ادامه ی کار حمایت عجیب علامه مصباح نکات جدیدی را در این راه نشان داد:

  بینی و بین الله شهادت می دهم که روی زمین و زیر این آسمان کسی اصلح از آقای لنکرانی نمی شناسم.من در پیشگاه الهی شهادت می دهم در بین کسانی که در یازدهمین دوره ریاست جمهوری کاندیدا شده‌اند جناب اقای دکتر لنکرانی ‏اصلح هستند و امیدوارم که این شهادت برگ زرینی درنامه 80 ساله من باشد.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۲ ، ۰۱:۳۸
سید مرتضی موسوی نژاد

1. اولاً کلمه‌ى «پیشرفت» را ما با دقت انتخاب کردیم؛ تعمداً نخواستیم کلمه‌ى «توسعه» را به کار ببریم. علت این است که کلمه‌ى توسعه، یک بار ارزشى و معنائى دارد؛ التزاماتى با خودش همراه دارد که احیاناً ما با آن التزامات همراه نیستیم، موافق نیستیم. ما نمی خواهیم یک اصطلاح جاافتاده‌ى متعارف جهانى را که معناى خاصى را از آن میفهمند، بیاوریم داخل مجموعه‌ى کار خودمان بکنیم. ما مفهومى را که مورد نظر خودمان است، مطرح و عرضه میکنیم؛ این مفهوم عبارت است از «پیشرفت».

2. در خصوص ایرانى بودن الگو، علاوه بر آنچه که دوستان گفتند؛ که خوب، شرائط تاریخى، شرائط جغرافیائى، شرائط فرهنگى، شرائط اقلیمى، شرائط جغرافیاى سیاسى در تشکیل این الگو تأثیر میگذارد - که قطعاً اینها درست است - این نکته هم مطرح است که طراحان آن، متفکران ایرانى هستند؛ این کاملاً وجه مناسبى است براى عنوان ایرانى؛ یعنى ما نمیخواهیم این را از دیگران بگیریم؛ ما میخواهیم آنچه را که خودمان لازم میدانیم، مصلحت کشورمان میدانیم، آینده‌ مان را میتوانیم با آن تصویر و ترسیم کنیم، این را در یک قالبى بریزیم. بنابراین، این الگو ایرانى است.

3. از طرف دیگر، اسلامى است؛ به خاطر اینکه غایات، اهداف، ارزشها و شیوه‌هاى کار، همه از اسلام مایه خواهد گرفت؛ یعنى تکیه‌ى ما به مفاهیم اسلامى و معارف اسلامى است. ما یک جامعه‌ى اسلامى هستیم، یک حکومت اسلامى هستیم و افتخار ما به این است که میتوانیم از منبع اسلام استفاده کنیم. خوشبختانه منابع اسلامى هم در اختیار ما وجود دارد؛ قرآن هست، سنت هست و مفاهیم بسیار غنى و ممتازى که در فلسفه‌ى ما و در کلام ما و در فقه ما و در حقوق ما وجود دارد. بنابراین «اسلامى» هم به این مناسبت است. 

4. الگو هم نقشه‌ى جامع است. وقتى میگوئیم الگوى ایرانى - اسلامى، یعنى یک نقشه‌ى جامع. بدون نقشه‌ى جامع، دچار سردرگمى خواهیم شد؛ همچنان که در طول این سى سال، به حرکتهاى هفت و هشتى، بى‌هدف و زیگزاگ مبتلا بودیم و به این در و آن در زدیم. گاهى یک حرکتى را انجام دادیم، بعد گاهى ضد آن حرکت و متناقض با آن را - هم در زمینه‌ى فرهنگ، هم در زمینه‌ى اقتصاد و در زمینه‌هاى گوناگون - انجام دادیم! این به خاطر این است که یک نقشه‌ى جامع وجود نداشته است. این الگو، نقشه‌ى جامع است؛ به ما میگوید که به کدام طرف، به کدام سمت، براى کدام هدف داریم حرکت میکنیم.

5.  البته اینکه ما میگوئیم ایرانى یا اسلامى، مطلقاً به این معنا نیست که ما از دستاوردهاى دیگران استفاده نخواهیم کرد؛ نه، ما براى به دست آوردن علم، هیچ محدودیتى براى خودمان قائل نیستیم. هر جائى که علم وجود دارد، معرفتِ درست وجود دارد، تجربه‌ى صحیح وجود دارد، به سراغ آن خواهیم رفت؛ منتها چشم‌بسته و کورکورانه چیزى را از جائى نخواهیم گرفت. از همه‌ى آنچه که در دنیاى معرفت وجود دارد و میشود از آن استفاده کرد، استفاده خواهیم کرد.

6. عرصه‌هاى این پیشرفت را به طور کلى بایستى مشخص کنیم. چهار عرصه‌ى اساسى وجود دارد،

7. عرصه‌ى دوم - که اهمیتش کمتر از عرصه‌ى اول است - عرصه‌ى علم است. در علم باید ما پیشرفت کنیم. البته علم هم خود، محصول فکر است.

8. عرصه‌ى سوم، عرصه‌ى زندگى است، که قبلاً عرض کردیم. همه‌ى چیزهائى که در زندگى یک جامعه به عنوان مسائل اساسى و خطوط اساسى مطرح است، در همین عنوان «عرصه‌ى زندگى» میگنجد؛ مثل امنیت، مثل عدالت، مثل رفاه، مثل استقلال، مثل عزت ملى، مثل آزادى، مثل تعاون، مثل حکومت. اینها همه زمینه‌هاى پیشرفت است، که باید به اینها پرداخته شود.

9.  عرصه‌ى چهارم - که از همه‌ى اینها مهمتر است و روح همه‌ى اینهاست - پیشرفت در عرصه‌ى معنویت است. ما بایستى این الگو را جورى تنظیم کنیم که نتیجه‌ى آن این باشد که جامعه‌ى ایرانى ما به سمت معنویتِ بیشتر پیش برود.

10.  مسئله‌ى دومى که مسئله‌ى اساسى است، قضیه‌ى معاد، قضیه‌ى محاسبه، قضیه‌ى تمام نشدن قضایا با زوال جسم - با مرگ - است؛ این خیلى مسئله‌ى مهمى است؛ این که حساب و کتابى در کار است؛ «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره». ملتى که این اعتقاد را داشته باشد و در برنامه‌ى عملى‌اش این معنا باشد که «فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره. و من یعمل مثقال ذرّة شرّا یره»،در زندگى‌اش تحول اساسى به وجود خواهد آمد. اعتقاد به امتداد نتائج عمل، ایثار و جهاد را معنا میبخشد و منطقى میکند. یکى از ابزارهاى مهم ادیان - که در اسلام به طور واضحى وجود دارد - مسئله‌ى جهاد است. جهاد باید همراه با ایثار باشد؛ والّا جهاد نخواهد شد. ایثار یعنى ازخودگذشتگى. در منطق عقل ابزارى، ازخودگذشتگى یک امر بى‌منطقى است.... باید اینها جزو الگوى پیشرفت بیاید و در پیشرفت یک جامعه معنا پیدا کند. بنابراین مسئله‌ى اصلى، مسئله‌ى توحید و مسئله‌ى معاد است...... بعد مسئله‌ى عدم تفکیک دنیا و آخرت است؛ «الدّنیا مزرعة الأخرة»،(

11. مسئله‌ى دیگر، مسئله‌ى انسان است؛ نگاه اسلام به انسان، محور بودن انسان. این موضوع در اسلام خیلى معناى وسیعى دارد. خوب، پیداست انسان اسلامى با انسانى که در فلسفه‌هاى مادى غرب و پوزیتیویسم قرن نوزده و اینها مطرح است، بکلى متفاوت است؛ این یک انسان است، آن یک انسان دیگر است؛ اصلاً تعریف این دو انسان یکى نیست. لذا محور بودن انسان هم در اسلام با محور بودن انسان در آن مکاتب مادى بکلى متفاوت است. انسان، محور است. همه‌ى این مسائلى که ما داریم بحث میکنیم: مسئله‌ى عدالت، مسئله‌ى امنیت، مسئله‌ى رفاه، مسئله‌ى عبادت، براى این است که فرد انسان سعادتمند شود.

12.  مسئله‌ى بعد، مسئله‌ى حکومت است؛ که باز در این باب هم اسلام نظرات ویژه‌اى دارد. صلاح فردى در امر حکومت در اسلام، یک امر بسیار مهم و اساسى است. هر کسى به هر اندازه‌اى از مدیریت که میخواهد مباشرت کند، بایستى صلاحیت آن را در خودش به وجود بیاورد یا در خودش ببیند و بپذیرد؛ بدون این، عمل نامشروعى انجام داده. عدم علو، عدم اسراف، عدم استئثار، مسئله‌ى مهمى در امر حکومت است. 

13. در خصوص مسئله‌ى اقتصاد، آقایان بحثهاى خوبى کردید. «کى لا یکون دولة بین الأغنیاء منکم» یک معیار مهمى است. مسئله‌ى عدالت، بسیار مهم است. یکى از ارکان اصلى این الگو باید حتماً مسئله‌ى عدالت باشد. اصلاً عدالت معیار حق و باطل حکومتهاست. یعنى در اسلام اگر چنانچه شاخص عدالت وجود نداشت، حقانیت و مشروعیت زیر سؤال است.

14. مسئله‌ى دیگر، نگاه غیرمادى به اقتصاد است. بسیارى از این مشکلاتى که در دنیا پیش آمده، به خاطر نگاه مادى به مسئله‌ى اقتصاد و مسئله‌ى پول و مسئله‌ى ثروت است.....  تولید ثروت در اسلام مطلوب است؛ منتها با نگاه الهى و معنوى. نگاه الهى و معنوى این است که از این ثروت براى فساد، براى ایجاد سلطه، براى اسراف نباید استفاده کرد؛ از این ثروت بایستى براى سود جامعه بهره برد. و بقیه‌ى مسائل فراوانى که وجود دارد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ فروردين ۹۲ ، ۰۶:۴۵
سید مرتضی موسوی نژاد

نگاهی گذرا برنخستین برنامه تحلیلی اصلاح‌طلبان

شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۳:۰۴ ب.ظ

جمعی از فعالین اصلاح طلب که نامی از عارف،منتجب نیا و کواکبیان و... نیست ، در نامه ای سراسر تناقض به خاتمی برنامه ی خود را اعلام کردند.. در این نامه تاکید زیادی بر موفقیت های اقتصادی دولت سازندگی(تورم50%!!!) و موفقیت های سیاسی دولت اصلاحات(هر 9روز یک بحران!!) شده است.

در فراز دیگری از این نامه با ذکر کلیاتی مانند: 
((خلاقیت‌ها و نوآوری‌های فرهنگی و معرفتی، اهتمام به آزادی کسب و کار، آزادی مبادله، اصلاح سرگیری قوانین مدنی، جزائی، بازرگانی، مالی، سرمایه‌ای و اقتصادی در جهت بهبود فضای سرمایه‌گذاری و کارآفرینی ایجاد زیرساخت‌های اطلاعات و ارتباطات، تقویت نهادهای مدنی، احزاب و رسانه‌ها، ارتقای موقعیت و منزلت ایران در منطقه و جهان)) و بدون ارائه ی هیچ گونه آمار و اسناد مشخصی به تمجید دوران اصلاحات پرداخته شد.دقیقا مشخص نشده است که کجای تعلیق برنامه ی هسته ای ایران ارتقای موقعیت و منزلت ایران بوده است و یا کاهش پی در پی ساخت مسکن در 3سال آخر دولت اصلاحات شبیه بهبود فضای سرمایه گذاری است.

در فراز دیگری اینطور نسبت به دولت هاشمی رفسنجانی اعترافاتی شده است:

بنا به شرایط و اقتضائات اقتصادی و اجتماعی، در سالهای 68 تا 76 ..... اهتمام کمتری به حقوق اساسی ملت و آزادی‌های مصرح در قانون اساسی صورت پذیرفت.

 
و نبود فعالیت مدون اقتصادی نیز بار دیگر اعتراف شده است، این خود نیز تناقضی آشکار با بذله گویی های بالاست.

در سالهای 76 تا 84 نیز با توجه به محوریت توسعه سیاسی، تحرک‌ها و دستاوردهای شایان توجه اقتصادی تحت الشعاع قرار گرفت و توسعه همه‌جانبه بر پایه تقویت جامعه مدنی با موانع مختلفی روبه‌رو شد، ولی نمی‌توان از فرصت‌های توسعه‌ای کم‌نظیری که برای ایران در طول این سال‌ها فراهم شد، به‌آسانی گذشت.

در جای دیگر در تناقض کامل با الگوی پیشرفت ایرانی_اسلامی مثل بسیاری از نقاط مختلف این نامه از توسعه بدون هیچ گونه پسوند اسم برده شده است، که مدل توسعه ی غربی را یادآوری می کند: 
رشد و توسعه تدریجی، مستمر و فراگیر کشور در سالهای 81 و 82 (دوره تدوین سند چشم‌انداز 20ساله) که برخاسته از فرایندهای اصلاحی در عرصه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور پس از جنگ تحمیلی بود، گستره‌های گوناگون حیات اجتماعی و اقتصادی جامعه را در برگرفت که به بخشی از آن‌ها اشاره می‌شود.

جالب تر اینکه سند چشم انداز نیز که از برکات بی نظیر رهبر انقلاب است نیز به نام رشد اقتصادی سال های 81و82نوشته شده است.

دست‌یابی به رشد اقتصادی 7.6 و 7.4 درصدی در سالهای 81 و 82 شاخص گویایی بر تحرک اقتصادی ایران در مسیر توسعه است.

و جالب تر آن جاست که بدانید رشد فوق الذکر ناشی از رشد اقتصادی تمام جهان می باشد،بطوری که رشد مذکور در سال های 81و82 کمتر از میانگین رشد اقتصاد منطقه است.
آثار این اقدامات زیان‌بار به‌گونه‌ای است که شاخص توسعه انسانی در سال 2011 ایران را در گروه‌های پائینی میان سایر کشورها قرار داده است. نرخ بیکاری دانش آموختگان دانشگاه‌ها دورقمی شده است و نمره صیانت و محافظت از مالکیت فکری در ایران میان 144 کشور مقام 112 را به خود اختصاص داده است. کیفیت نظام آموزشی رتبه 94 را دارا است.
اینجا دیگر اصلاح طلبان یادشان رفته است که در دوره ی زعامت آن ها شاخص توسعه ی انسانی ایران در طول8سال12رتبه تنزل یافته است.
 
بیش از نیمی از برگزیدگان المپیادهای علمی از کشور مهاجرت کرده‌اند و در کشورهای توسعه‌‌یافته مانند آمریکا مشغول به ادامه تحصیل هستند. اکنون مهاجرت صاحبان‌فکر، اندیشه و تخصص حالت سونامی به خود گرفته است. بر مبنای گزارش سازمان ملل متحد، ایران رکورددار مهاجرت نیروی متخصص شده است. خروج سالانه 150 تا 180 هزار نفر نیروی متخصص معادل خروج 50 میلیارد دلار از کشور است که رایگان در اختیار کشورهای رقیب قرار گرفته موجبات بالندگی آن‌ها را فراهم می‌‌سازد.

این جا نیز دچار نسیان شده اند و حواسشان نیست که آمار فرار مغزها به نصف نسبت به دوره ی اصلاحات به نصف کاهش یافته است.
 
و اما بررسی راه کارهای آن ها نیز تناقضات زیادی را به همراه دارد.

پذیرش اصل قانون‌گرایی: سوال این است که کجای عملکرد اصلاح طلبان در فتنه88به قانون گرایی شبیه است؟

در تناقضی بزرگ هم پذیرش اصل آزادی و هم پذیرش اصل عدالت را سرلوحه ی کار خود قرار داده اند،که صاحب نظران امر می دانند که در هر جامعه اییک اصل باید به عنوان اصل فرا ارزش قرار بگیرد.به گمان که همین دیروز بود که محمد خاتمی در دانشگاه تهران گفت:اگر دین در مقابل آژادی قرار بگیرد شکست خواهد خورد...اگر عدالت در مقابل آزادی قرار بگیرد شکست خواهد خورد.

و آیا ((پذیرش اصل ثبات اقتصادی و اجتماعی)) با هر 9روز یک بحران که اعتراف محمد خاتمی نسبت به عملکرد دولت وی بود تناسبی دارد؟

واقعیت این است که خاتمی برای حضور در انتخابات باید پاسخ بسیاری از سوال ها را نسبت به عملکرد خود بدهد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۹۲ ، ۱۵:۰۴
سید مرتضی موسوی نژاد

انتخاباتی تعییین کننده در فضای کشور که تعدد کاندیداها به صورت مشخصی در آن بیداد می کند. به احتمال زیاد ما شاهد حضور8الی15 کاندیدا در انتخابات خواهیم بود.فضای موجود را به خوبی می توان فضای شلخته ی سیاسی در جریان ها نام برد،که جریان های سیاسی دقیق نمی دانند در حال انجام دادن چه کاری هستند و همه منتظر رفتار انتخاباتی گروه های مقابل هستند.برزخ موجود آن جا بیشتر خود را نمایان می کند که در کنار عدم استراژی مشخص سیاسی،زمان اندک تا ثبت نام کاندیداها کار را دشوار تر کرده است.

معرفی مردان اصلی انتخابات ایران و نقاط قوت و ضعف آن ها به نوعی می تواند فضای روشن تری از عالم سیاست ایران در فضای انتخابات نشان دهد. به نظر می رسد افراد تعیین کننده و اصلی فضای انتخابات بدین شرح هستند:

1.آیت ا.. مصباح یزدی 2.اکبر هاشمی رفسنجانی 3. محمد باقرقالیباف 4.محمد خاتمی 5.محمود احمدی نژاد

در این مطلب با ایت الله مصباح یزدی شروع می کنم، تا در روزهای بعد نوبت به اشخاص بعدی برسد.

آیت الله مصباح یزدی:از ویژگی های وی انعطاف ناپذیری و محکم بودن در عالم سیاست است.او متفاوت از دیگران فعالیت سیاسی دارد.مواضع سخت و بدون باز گشت وی شخصیتی خاص از او برای انتخابات ایران ساخته است.مراجعات پی در پی به او برای اقناع وی برای موضع حمایتی یا حداقل عدم موضع منفی در مورد عملکرد و مواضع شهردار تهران، همیشه با علامت منفی پاسخ داده می شد.به عنوان مثال در دیدار با جمعیت ایثارگران در حالی که فدایی با اظهار تاسف بر عدم وحدت بر قالیباف در انتخابات84 این چنین گفت: البته در این میان نیروهای متدین و خواص سیاسی ما بی نقش نبودند، مخصوصاً خواص باید پاسخگو باشند که چرا چنین فرصت هایی را به وجود می آورند که یک عده ای از افراد بتوانند از این فرصت ها سوءاستفاده کنند.

و درجایی دیگردر نقد جبهه ی پایداری این چنین گفت: در انتخابات مجلس نهم، دوستان جبهه پایداری که خود را به شما منسوب می کنند، وقتی که وارد صحنه شدند گفتند که ما نمی خواهیم این وحدت به هم بخورد و می خواهیم که با وحدت کار کنیم و بعد هم گفتند که می خواهیم لیستی بدهیم که حداکثر توافق را داشته باشیم و به نظر من این ها آسیب به اردوگاه متدینین زد!

آیت الله مصباح این چنین پاسخ داد: با حسنظن هم نمی‏توان رفتار ساکتین فتنه راتوجیهکرد...امروز هر ورشکستهای برای فریب ما دم از وحدت می زند...وحدت بدون حجت شیطانی است.

ویژگی دیگر وی حمایت همیشگی اما بدون مصداق از گفتمان جبهه ی پایداری است، که سایه ای سنگین بر روی شخصیت معرفتی،علمی و عرفانی وی گذاشته است که او بارها ثابت کرده وقتی احساس تکلیف کند بدون تکلف و تعارفات سیاسی صحبت خواهد کرد.

نقاط مثبت وی این چنین به شمار می رود:

1.موضع گیری های سیاسی علیه گروه های غیر انقلابی:

الف: وجود نام ایشان در اکثر بیانیه های قبل از انقلاب در حمایت از امام و انقلاب

ب: مواضع صریح علیه دولت اصلاحات  در هنگام انحرافات عقیدتی آن ها و عملکرد ضد اسلامی اصلاح طلبان

ج: مواضع علیه فتنه در انتخابات88 که وی را معروف به عمار رهبری کرد.

د:مواضع تند و صریح علیه جریان انحرافی

ه:مواضع علیه شهردار تهران به خاطر استفاده از اموال بیت المال در انتخابات مجلس نهم و عملکرد غیر قابل توجیه در فتنه88

2.مواضع رهبر انقلاب نسبت به وی:

الف:شخصیت علمی:

 

بنده نزدیک به چهل سال است که جناب آقاى مصباح را مى‌شناسم و به ایشان به عنوان یک فقیه، فیلسوف، متفکر وصاحب‌نظر در مسایل اساسى اسلام ارادت قلبى دارم. اگر خداى متعال به نسل کنونى ما، این توفیق را نداد که از شخصیتهایى مانند علامه طباطبایى و شهید مطهرى استفاده کند، اما به لطف خدا این شخصیت عزیز و عظیم‌القدر، خلاء آن عزیزان را در زمان ما پر مى‌کند. (دیدار دانشجویان شرکت‌‌کننده در اردوى آموزشى-پرورشى بسیج دانشجویى با رهبر انقلاب )

شما باید یک گروه مشاوره‌ى محتوایى از مناسبترین شخصیتهایى که امروز مى‌توانید پیدا کنید، داشته باشید؛ مثلاً از آقاى مصباح دعوت کنید و اصرار هم بکنید؛ یا مثلاً از شاگردان آقاى مصباح دعوت کنید. خوشبختانه یکى از موفقیتهاى آقاى مصباح یزدى در قم این است که ایشان برخلاف خیلى از فضلاى ما که فضلشان در خودشان منحصر مانده، فضلش در شاگردانِ خوب سرریز شده است. (بیانات در دیدار اعضاى گروه ویژه و گروه معارف اسلامى صداى جمهورى اسلامى ایران‌)

 

ب:شخصیت سیاسی:

  بنده به سهم خودم قدر آقای مصباح را می دانم/ این سه جهت در ایشان جمع است: علم، بصیرت و صفا (حضور در خانه ی آیت الله مصباح یزدی)

 

3.حضور تیم های منظم طلاب و دانشجویان ارادتمند به وی در سراسر کشور:

در بین طلبه ها و دانشجویان انقلابی بسیار زیاد هستند کسانی که نظر وی را بعد از نظر رهبر انقلاب تعیین کننده و حتی گاهی اوقات تمام کننده می دانند،که این ویژگی نیز او را بسیار قدرتمند در سپهر سیاست ایران کرده است.

4.شخصیت علمی جهانی:

حضور وی در همایش های جهانی فلسفه از وی نام آشنایی برای فلاسفه ی جهان به جا گذاشته است. بسیاری وی را مبدع مکتب فلسفی جدید می دانند، و حداقل تفاوت وی را با دیگر فلاسف ی اسلامی عصر حاضر مبدع بودن می دانند ، زیرا فلاسفه ی عصر حاضر بیشتر وقت خود را در شرح حکمت متعالیه ی ملاصدرا گذرانده اند.

نقاط ضعف وی نیز این چنین یادآوری می شود:

1.ضد مردمی خوانده شدنش: مخالفان وی، او را ضد مردمی و ضد مردم سالاری دینی می دانند، که شاید سخنرانی وی در همایش جبهه ی پایداری در دی ماه 91 پاسخی به این تهمت ها دانسته شود. وی در آن سخنرانی این چنین گفت: یکی از اشتباهات برخی افراد این است که رای دادن را حق مردم می‌دانند و می‌گویند به هر کس می‌خواهیم رای بدهیم و غفلت می‌کنند که در بینش اسلامی گاهی حق با یک تکلیف همراه است. یعنی هم حق است و هم در کنار آن تکلیف است.

2. حضور کم رنگ سیاسی در فعالیت های سیاسی سال های60الی 76: بسیاری او را به کهنه کاری مردان اول انقلاب نمی دانند، که شاید علت کمرنگ بودن وی در عالم سیاست در سال های60الی76 فعالیت های علمی که ثمره ی آن را در دوران اصلاحات و دوران کنونی قابل مشاهده است.

نهایتا نحوه ی حمایت وی از کاندیدای جبهه ی پایداری تاثیر زیادی بر پیروزی یا شکست این جریان سیاسی در انتخابات 92می تواند داشته باشد

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۲ ، ۱۹:۵۶
سید مرتضی موسوی نژاد

در انتخابات، همه‌ی سلیقه‌ها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه‌ی همه است. انتخابات مال یک سلیقه‌ی خاص، مال یک جریان فکری و سیاسیِ خاص نیست. همه‌ی کسانی که به نظام جمهوری اسلامی و به استقلال کشور معتقدند، به آینده‌ی کشور اهمیت میدهند، دلشان برای منافع ملی میسوزد، باید در انتخابات شرکت کنند. رو گرداندن از انتخابات، مناسب کسانی است که با نظام اسلامی مخالفند.

به نظر می رسد سوء برداشت های مختلف از این فرمایشات رهبری،ما را به این سمت می کشاند،که تحلیلی واقعی از فرمایشات ایشان در این باره ارائه دهیم.

و با توجه به اینکه حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان در گفت وگو با ایلنا حضور محمد خاتمی در انتخابات را باعث تحقق حماسه ی سیاسی دانست،بر آن شدیم که نشان دهیم برداشت وی از صحبت های رهبری اشتباه است.

بنظر می رسد بررسی تحلیلی فرمایشات ایشان بدین ترتیب است:

1.واژه ی انتخابات:بی شک منظور رهبری از واژه ی انتخابات دارای دو معنا است:1.معنای خاص آن :انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه92 2.معنای عام آن:همه ی انتخابات های بعد از انقلاب اسلامی

الف.بررسی معنای خاص:با توجه به اینکه ایشان در شروع فرمایشاتشان اشاره به انتخابات ریاست جمهوری در خرداد ماه 92 می کنند،بنابراین انتخابات به معنای خاص آن مورد توجه ایشان بوده است.

ب.بررسی معنای عام: انتخابات در کشور ما مظهر «حماسه‌ی سیاسی» است.... مظهر اقتدار نظام اسلامی است؛ مظهر آبروی نظام است. ... انتخابات مظهر اراده‌ی ملی است، نماد مردم‌سالاری اسلامی است. این جملات مخصوصا عبارت در کشور ما به خوبی می رساند رهبری معنای عام انتخابات را نیز مدنظر دارند.

2.عبارت  های همه‌ی سلیقه‌ها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی و مال یک جریان فکری و سیاسیِ : اثبات عبارت اول و نفی عبارت دوم نشان دهنده ی این است که رهبری با تعدد کاندیداها موافق هستند.

3. عبارت های نظام جمهوری اسلامی ، استقلال کشور و آینده‌ی کشور و منافع ملی:این عبارات در صورتی که افراد به این مولفه ها اعتقاد عملی داشته باشند و به آن ها اهمیت بدهند،نشان دهنده ی این است که می توانند در انتخابات شرکت کنند.

4. عبارت رو گرداندن از انتخابات: این عبارت با توجه به اشاره ی صریح رهبری نشان دهنده ی مخالفت با نظام اسلامی است.

اکنون سوال این است که، محمد خاتمی حق شرکت در انتخابات را دارد؟

بنظر می رسد نیازی نیست اشاره ای به عملکردش در دوران تصدی وی در دوران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معارضه اش با شهید آوینی بر سر لیبرالیسم در مورد اعتقاد به نظام جمهوری اسلامی ، عملکرد دولت  اصلاحات در مورد آِینده ی و استقلال کشور و عملکرد در دوران فتنه88 در مورد منافع ملی داشته باشیم،بلکه کافی است که فقط با اشاره به مفاهیم خاص و عام انتخابات در فرمایشات رهبری و عملکرد خاتمی در انتخابات مجلس نهم حقانیت حضور خاتمی را در انتخابات بررسی کنیم.با توجه به اینکه همه بر این نکته واقفیم که اشاره ی رهبری علاوه براینکه بر مفهوم خاص انتخابات بوده است،مفهوم عام را نیز در نظر داشته اند،بنابراین:

1.حق حضور برای رای دادن:با توجه به اینکه وی در انتخابات مجلس نهم رای داده است،بنابراین وی به عنوان رای دهنده دارای صفات مدنظر بوده است و دوباره حق رای دادن را دارد،ضمن اینکه هیچ قانونی جلوگیری از رای دادن را تجویز نکرده است.

2.حق حضور برای کاندیداتوری: با توجه به اینکه اصلاحات(بصورت خاص طیف مجمع روحانیون مبارز و در راس آن ها محمد خاتمی) انتخابات مجلس نهم را از جهت معرفی کاندیداها تحریم کردند،برداشت قطعی از فرمایشات رهبری این است که:

محمد خاتمی از روگردانان انتخابات به معنای عام آن قلمداد می گردد و حق کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری92 را ندارد.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۱۸:۲۲
سید مرتضی موسوی نژاد
موسوی‌نژاد: نشان‌دادن خطر تکفیری‌ها اولویت ایران ‌است
سیدمرتضی موسوی‌نژاد، عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در نشست خبری تشکل‌های دانشجویی با موضوع «تحلیل اوضاع منطقه و استراتژی غرب در حمایت از گروه‌های تکفیری» که در دفتر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان برگزار شد، گفت: باید بین گروه‌های سلفی و تکفیری تفاوت قائل شویم زیرا این مسئله در تحلیل اوضاع منطقه بسیار مهم است.

 این فعال دانشجویی با بیان اینکه عملکرد تکفیری‌ها و اثرات سوء آن تنها به منطقه خاورمیانه محدود نمی‌شود، افزود: ویلیام هیگ، وزیر امور خارجه انگلستان در اظهارنظری در یک مرکز تحقیقاتی گفته بود که مسائل مربوط به تکفیری‌ها و تبعات آن به منطقه خاورمیانه محدود نشده و دامنه‌اش به اروپا نیز خواهد رسید.

 موسوی نژاد تصریح کرد: غرب به خوبی می‌داند که در صورت عدم کنترل فعالیت این جریان، دامنه آن به منطقه خاورمیانه محدود نشده و گریبانگیر آنها نیز خواهد شد.
عضو شورای مرکزی انجمن‌ اسلامی دانشجویان مستقل با مقایسه اوضاع لیبی و سوریه ادامه داد: در حقیقت اوضاع این دو کشور از همه نظر با هم یکسان است و تنها در سه مسئله اساسی با هم تفاوت دارند.
وی افزود: مردم سوریه بیشتر از مردم لیبی با رئیس جمهورشان همراه و همصدا هستند و از سوی دیگر نقش بارز حکومت سوریه در مسئله مقاومت علیه صهیونیست جهانی و نقش بزرگ جمهوری اسلامی ایران در اتفاقات سوریه به عنوان خط مقدم مقاومت با رژیم صهیونیستی، سه عامل تمایز اتفاقات سوریه و انقلاب لیبی است.

 موسوی نژاد با تأکید بر اینکه کار در سوریه یک حرکت تاکتیکی و گذرا است، خاطرنشان کرد: غرب هرگز نمی‌توانست حد مقاومت مردم و دولت سوریه را باور کند.
  این فعال دانشجویی تأکید کرد: در جریانات سوریه یا محور مقاومت پیروز خواهد شد یا برای همه شکست رقم خواهد خورد که انشاءالله پیروزی مقاومت رقم می خورد، زیرا اگر شکستی باشد، شکست اقتصادی و سیاسی برای تمام جهان خواهد بود.
این فعال دانشجویی گفت: محور سوریه در حال حاضر یک مساله حیثیتی است.

 موسوی نژاد با بیان اینکه کلیه دستگاه‌های دیپلماسی کشورمان باید افکار تکفیری‌ها را افشا کرده و آنها را از جریان اهل سنت به خصوص سلفی‌ها جدا کنند، تاکید کرد: نشان دادن خطر تکفیری‌ها اولویت اول جمهوری اسلامی ایران است که نیاز به کار رسانه‌ای دارد.
وی یادآور شد: اخوان المسلمین خود یک جریان سلفی است ولی از تکفیری‌ها جدا است.
موسوی نژاد با بیان اینکه راهی که غرب در حمایت از تکفیری ها رفت غیر قابل برگشت است، افزود: غرب از این جریان ضربه خواهد خورد، زیرا سرمایه گذاری که برای این جریان کرد در جهت اشتباه بود و به غرب ضربه می زند.
  این فعال دانشجویی گفت: کشورهای منطقه مانند ترکیه که از این جریان حمایت می کنند دومین ضربه از جریان های تکفیری را خواهند خورد.
  موسوی نژاد گفت: جریان تکفیری مشی ثابتی در اخلاق، رفتار و مبارزه ندارد و این چیزی است که در ترکیه، مصر، پاکستان و لبنان شاهد آن بوده ایم؛ هیچ انسان آزاده‌ای از تعارض آنها در امان نخواهد ماند و در نیتجه بازی صدام و القاعده دوباره تکرار می شود.
  موسوی نژاد ادامه داد: ‌باید دلارهای نفتی عربستان و سرمایه قطر در حمایت از این جریان خرج شود، زیرا این سرمایه در جهت غلط استفاده شده و موجب می شود که کشورهای حامی این جریان حتی در کوچکترین مسائل نتوانند علیه جریان تکویری متحد شوند؛ همان طور که در سوریه نمی توانند باهم متحد شده و فضا را از حالت مسلحانه به حالت سیاسی تبدیل کنند.
  موسوی نژاد خاطر نشان کرد: اگر این فضا در آسیای میانه فعال تر شود، کنترل آنها از دست خارج خواهد شد.
 
این فعال دانشجویی گفت: پرونده هایی وجود دارد که می گوید افراد موثر در کشتار مردم سوریه افراد جداشده از حکومت بشار اسد هستند.
  موسوی نژاد با اشاره به اینکه بارها جداشدن از حکومت اسد در سوریه را شاهد بودیم، افزود: در هیمن قضایا چندین بار عزل های تکان دهنده در دولت بشار اتفاق افتاد، بنابر این بخش عظیمی از کشتار مردم سوریه توسط کسانی بوده که بعدها به غرب پیوسته اند.
 
عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل خاطر نشان کرد: یک بار قطعه قطعه شدن منطقه را تجربه کرده‌ایم، آن هم زمانی که در ایران یک حکومت ضعیف به نام قاجار بود و هنوز جمهوری اسلامی ایران شکل نگرفته بود و یا یک حکومت عثمانی در منطقه حاکم بود، زیرا در آن دوره غرب قادر بود به منطقه آمده و تقسیم انجام دهد.
 
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر غرب توان نظامی ندارد که وارد منطقه شود، خاطر نشان کرد: اگر امروز غرب دست به چنین کاری بزند بدون شک ضربه اقتصادی فوری خواهد خورد، بنابر این نقشه غرب برای تجزیه نمی تواند اجرایی شود.
 
این فعال دانشجویی ادامه داد: اخبار حاکی از آن است که گروه های داخل عربستان فعال شده اند و حتی امارات که یک کشور وابسته به پول است نیز حرکت هایی مردمی را تجربه می کند؛ از این رو این نقشه غرب به هیچ عنوان عملیاتی نمی شود.
 
موسوی نژاد گفت: کشورهای هوشیار منطقه که درحوزه مقاومت هستند عملکرد بهتری را بعد از شکل گیری انقلاب های مردمی رقم زدند.
  وی گفت: پیشنهاد ایران برای فلسطین برگزاری رفراندوم است که در آن از مسلمان، یهودی و سایر ادیان شرکت کنند.
 
این فعال دانشجویی با بیان این نکته که برگزاری انتخابات در لبنان و حتی اینکه چه گروه سیاسی در فلسطین حاکم کنیم مسئله ای است که همه آن را مطرح می کنند گفت: تفاوت ما با غرب این است که معتقدیم حکومت فعلی سوریه باید باقی بماند تا انتخابات بعدی توسط این دولت برگزار شود؛ هیچ نشانه ای نیست که مردم از این حکومت ناراضی باشند، اما گروه های معترض می گویند اول این حکومت باید تغییر کند و بعد انتخابات برگزار شود.
 
موسوی نژاد خاطر نشان کرد: جمهوری اسلامی ایران معتقد است اگر این روند اجرا شود، چنین اتفاق غلطی به کل جهان آسیب خوا هد زد و در تمام دنیا شیوع پیدا می کند.
 
وی تاکید کرد: حکومت سوریه نیز قائل به این است که همه، حتی معارضین سوری در انتخابات شرکت کنند؛ راه حل سوریه هم همین است و اگر غیر از این عمل شود ضرر آن به همه جهان سرایت خواهد کرد.
 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۲۸
سید مرتضی موسوی نژاد

مصاحبه با خبرگزاری نسیم

يكشنبه, ۴ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۲۱ ق.ظ

مهمترین محورهای صحبت های"موسوی نژاد"، عضو شورای مرکزی اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل در گفتگوی تفصیلی با «نسیم» بدین شرح است:


*گفتمان پیشرفت و عدالت در مسیر مقاومت مطالبه جنبش دانشجویی از دولت آینده

+موسوی نژاد:
-پیشرفت در سایه عدالت از مسیر مقاومت، مطالبه‌ای است که جنبش دانشجویی از دولت آینده دارد. این شعار برگرفته از فرمایشات رهبرمعظم انقلاب است.
-رهبرمعظم انقلاب نقاط قوت و نقاط ضعفی برای نظام می‌بینند و هرکدام از نامزدها بر همین اساس باید برنامه‌های خود را ارائه کنند.
-پیشرفت مدنظر گفتمان دهه چهارم انقلاب، توسعه به معنی غربی آن نیست بلکه در این پیشرفت معنویت نیز باید وجود داشته باشد. پیشرفت در سایه عدالت تعریف می‌شود و نباید از عدالت عبور کند.
-اکنون برخی هستند که راه پیشرفت را در سازش می‌بینند و معتقدند راه برون رفت از شرایط فعلی کشور این است که باید با جامعه جهانی همراه شویم .

*هیچکدام از نامزدهای انتخاباتی تعریف مشخصی از گفتمان پیشرفت و عدالت ندارند

-نامزدهای امروز هیچ تعریف مشخصی از گفتمان عدالت و پیشرفت در سایه مقاومت ندارند.
-نقش اصلی تشکل‌های دانشجویی در انتخابات آینده را گفتمان‌سازی و پیگیری مطالبات رهبری می‌دانیم.
+موسوی نژاد: فتنه‌گران سال 88 و تمامی کسانی که از اهالی فتنه اعلام برائت نکردند نباید در انتخابات ریاست جمهوری حضور داشته باشند.
- نامزدها باید برنامه‌محور و ولایت‌مدار باشند و این ولایت‌مداری قرائت بردار نیست یعنی تبعیت مشخص از رهبری داشته باشند.
-بدترین دوران برای جنبش دانشجویی در زمان اصلاحات بود چراکه یک فضای بدون گفتمان و با هرج و مرج که این فضا مناسب جنبش دانشجویی نیز نبود. منطقی‌ترین فضای موجود در جنبش دانشجویی، زمان حاضر هست.

*نبود تیغ تیز انتقاد جنبش دانشجویی، برخی مسئولین را به عدم تمایل به رفع مشکلات سوق می‌دهد

-اگر جنبش دانشجویی سلاح تیز انتقاد را از خود دور کند، برخی از مسئولین کشور علاقه‌ای به رفع اشکالات خود پیدا نمی‌کنند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۲۱
سید مرتضی موسوی نژاد

آمریکا اظهار خوشحالی کرده و گفته فلانی اعتراف کرده تحریم‌ها بی اثر نبود. بله، تحریم‌ها اثر داشت. این اشکال اساسی در خود ماست که اقتصادمان وابسته به نفت است. ما باید اقتصادمان را از نفت جدا کنیم. بله؛ تحریم‌ها اثر گذاشت اما نه آن اثری که دشمن می‌خواست. من 17-18 سال قبل به دولت وقت(دولت سازندگی) گفتم کاری کنید که بتوانیم در چاه‌های نفت را هر وقت که اراده کردیم ببندیم. آقایان به قول خودشان تکنوکرات لبخند اکراه زدند که مگر می‌شود؟ بله می‌شود.

با توجه به اینکه مقام معظم رهبری،صراحتا مشکلات فعلی اقتصاد نفتی کشور را به این قشر نسبت دادند،نگارنده بر آن شده است تا در سطور آینده با بررسی تاریخ تکنوکرات ها بعد از انقلاب اسلامی زوایایی هر چند اندک را از فرمایشات رهبری معزز را باز کند.

مرحله ی اول(دولت موقت): در این مرحله تکنوکراسی برای اولین بار بعد از انقلاب مطرح شد و بکار گرفته شد و مهندس بازرگان مدعی بود انقلابیون که تجربه و تخصص کشورداری ندارند،باید فعلا در مسئولیت های پایین دستی بمانند وسران نهضت آزادی که تجربه ی زیادی دارند،باید امور کشور را به دست گیرند.نتیجه آن شد که اکثریت اعضای کابینه ی موقت کسانی شدند که اعتقادی به آرمان های ملت در هنگام انقلاب نداشتند و تضادهای سنگینی بین شورای انقلاب و دولت موقت بوجود آمد.

مرحله ی دوم(دولت بنی صدر):  اما این مفهوم  شکافی بزرگ بین بنی صدر و شهید رجایی در معرفی وزرا به مجلس اول ایجاد کرد.بنی صدر افرادی را که مورد تایید خودش بود را معرفی می کرد و لقب متخصص به آن ها می داد.وی همچنین کابینه ی رجایی را فاقد تخصص مربوط می دانست،در حالی که شهید بهشتی در سخنرانی ای یک یک وزرا و تخصصشان  را نام برد و منظور بنی صدر از تخصص را خواست.

مرحله ی سوم(دولت سازندگی): از نتایج مهلک تکنوکراسی در این دولت آزادسازی قیمت ها بود، که وقتی به دولت اعتراض می شد که طبقه ی فقیر در حال نابود شدن است،اینطور پاسخ داده شد که زیر چرخ توسعه مردم له می شوند،چاره ای نیست، واین توسعه دقیقا توجیهی بود که رضاشاه برای کشف حجاب مطرح می کرد.

مرحله ی چهارم:(دولت اصلاحات): در این دولت به معنای واقعی کلمه تمام مولفه های ذکر شده اجرا می شد، . این بارهیچ اسمی از اهداف دینی آورده نمی شد و به وضوح مفاهیم غربی مانند فرا ارزش آزادی،جامعه ی مدنی،پایان ایدئولوژی و... مطرح شد،و اتفاقا تکنوکراسی حالا با این اهداف می سازد،لیکن باز هم مشکل تفاوت بافت جامعه ی مذهبی با فضای تعریف شده در دوران اصلاحات بود.این مدل بدین صورت پیاده می شد که فن سالاران(تکنوکرات ها) به خوبی مدل های غربی را در ایران (که اتفاقا با علمی که آموخته بودند برابری می کرد)پیاده می کردند.

مرحله ی پنجم(دولت دهم): اضافه شدن افراد اجرایی تحت فرمان رئیس جمهور احمدی نژاد که بعضا با شعارهای 3تیری بیگانه بودند به دولت،به خوبی بار دیگر گرایش به فن سالاری را نشان داد، که ضربه ای مهلک به کارهای اجرایی دولت زد که نمونه ی اصلی آن شکست هدفمند کردن یارانه ها بود.

مرحله ی آخر(کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری92) کاندیداهای تکنوکرات دو طیف اند:

الف:هاشمی ویارانش(خاتمی،حسن روحانی،محسن رضایی):واکنش یکی از سایت های وابسته به این گروه به فرمایشات اخیر رهبری:

متاسفانه این سخنان به سرعت مورد سوء استفاده دو دسته از رسانه ها قرار گرفت . یک عده از رسانه ها که مدعی ولایت مداری هستند و در نوشته های خود رهبر انقلاب را امام خامنه ای می نامند. برخی از رسانه های این گروه، بلافاصله پس از پایان سخنرانی رهبر انقلاب به تکنوکرات ها (بخوانید رقبای سیاسی که باید حذف شوند از اصلاح طلب و اصولگرا)حمله کردند و از بیانات رهبر انقلاب، برداشتی ضد تکنوکراتی کردند. در حالی که تکنوکرات یعنی متخصص! رهبر انقلاب به صورت روشن اظهار داشتند: برخی آقایانی که به تعبیر خودشان تکنوکرات هستند ، در مقابل این سخن لبخند معنا داری زدند و گفتند مگر چنین چیزی امکان دارد ؟  کجای این سخنان علیه تکنوکرات ها (بخوانید متخصص ها)است؟  اکنون بحث دفاع از تکنوکرات ها نیست. بحث این است چرا نخستین سخنان رهبر انقلاب باید استفاده ای جناحی از آن شود و سخنرانی رهبر انقلاب را بهانه ای برای حذف رقیب کنند؟ مهم این نیست رقیب چه کسی است ؟ اصلاح طلب تکنوکرات یا اصولگرای تکنوکرات! مهم این است که ایده ی رهبر انقلاب را مبنی بر تلاش برای قطع وابستگی به نفت را در سال حماسه اقتصادی فرو گذاشته اند و به حاشیه ها چسبیده اند 

ب)قالیباف: ما نباید اقتصاد مقاومتی را یک تئوری علمی بدانیم ، بلکه اقتصاد مقاومتی ، یک رویکرد و یک باور است و موضوعات آن از جنس کمی نیست که به آن کمی نگاه شود و کیفی است که باید نگاه خاص خود را داشته باشد و از ابزار تکنوکراسی و بروکراسی برای پیاده سازی آن استفاده کنیم ، البته ممکن است که بگویند قالیباف ، انسان تکنوکراتی است که باید بگوییم تکنوکرات بودن چیز بدی نیست و به معنای استفاده درست از ابزار خوب و مدرن است که برای پیاده سازی یک آرمان و یک عقل متصل به وحی الهی استفاده می شود و اگر نخواهیم از آن استفاده کنیم باید به عقلمان شک کنیم.

این سخنان قالیباف 8اسفندماه منتشر شد،که واکنش های شدیدی را در پی داشت.

واقعیت این است که تکنوکرات ها باید بدانند که اهداف انقلابی و آرمانی با تکنوکراسی تضاد سنگین دارد و الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت با تکنوکراسی پیاده سازی نمی شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۰۷
سید مرتضی موسوی نژاد

آمریکا اظهار خوشحالی کرده و گفته فلانی اعتراف کرده تحریم‌ها بی اثر نبود. بله، تحریم‌ها اثر داشت. این اشکال اساسی در خود ماست که اقتصادمان وابسته به نفت است. ما باید اقتصادمان را از نفت جدا کنیم. بله؛ تحریم‌ها اثر گذاشت اما نه آن اثری که دشمن می‌خواست. من 17-18 سال قبل به دولت وقت(دولت سازندگی) گفتم کاری کنید که بتوانیم در چاه‌های نفت را هر وقت که اراده کردیم ببندیم. آقایان به قول خودشان تکنوکرات لبخند اکراه زدند که مگر می‌شود؟ بله می‌شود.

جملاتی با بار معنایی مشخص،که هر چقدر معتقدین به تکنوکراسی(فن سالاری) از لحظه ی بیان این جملات توسط مقام معظم رهبری،در تلاش هستند تا توجیهی به سود خود پیدا کنند،یا حداقل بتوانند بار منفی این جملات دقیق و بجا را علیه خود کم کنند،موفق نمی شوند.

در بضی رسانه های تکنوکرات ها سعی شده است با تغییر تعریف فن سالاری کمی بار این جملات را کاهش بدهند،در بعضی از  رسانه های آن ها نیز عدم اشاره به فرمایشات رهبری در این موضوع را دست مایه ی سیاست های خود قرار دادند،بعضی نیز مانند آن است که در سالیان اخیر هیچ زمانی نبوده است که تکنوکرات بودن خود را اعلام کنند.(چه رسیده به کمتر از یک ماه پیش)

با توجه به اینکه مقام معظم رهبری،صراحتا مشکلات فعلی اقتصاد نفتی کشور را به این قشر نسبت دادند، نگارنده بر آن شده است تا در سطور آینده با تعریفی از تکنوکراسی  زوایایی هر چند اندک را از فرمایشات رهبری معزز را باز کند.

اولا تکنوکراسی دارای مولفه هایی است که در حوزه ی حکومت داری پنج مولفه ی آن دارای اهمیت بیشتری است:

1.نخبه گرایی 2.عقل ابزاری  3.هدف گرایی  4.علم گرایی 5.تخصص گرایی

1.نخبه گرایی:این مولفه بیانگر آن است،که افرادی درون  سازوکارهای حکومت به عنوان نخبه(با هر تعریفی متفاوتی اهمیت ندارد،که عدم تعریف مشخص از ویژگی های همیشگی مکاتب غربی است)پرورش یابند، و تصمیم گیری های مهم کشور در آینده توسط این افراد گرفته شود و مهم تر از آن اجرا شود.نقص بزرگ این مولفه این هست که همیشه قبیله گرایی باعث می شود افراد خاصی بر کشور حاکم بشوند و مفاهیمی مثل اقتصاد مردمی و تمام کنندگی مردم در مردم سالاری دینی زیر سوال می رود.نمونه ی این مولفه را می توان در شیوه ی حکومت داری دولتمردان انگلستان دید،که مجلس و دولت همواره از بین نخبگان سیاسی دو حزب سیاسی کارگر و محافظه کار انتخاب می شوند و یا در خوش بینانه ترین حالت جضور حزب سومی در ائتلاف، می تواند این فضا را تلطیف کند.

2.عقل ابزاری:این مولفه بیانگر آن است که عقل وسیله ای برای رسیدن به ابزاری می شود، که قرار است ما را به هدفی تجربی یا مادی رساند.در عقل ابزاری دیگر مساله ای که دارای جنبه ی ماوراءالطبیعه باشد قابلیت مطرح شدن ندارد، و این بار عقل ابزاری در مقابل عقل دینی تعریف می شود و احداث مسجد یا حسینیه مساله ی غیر عقلانی است.

3.هدف گرایی:مهم ترین ویژگی این مولفه این است که وسیله ی رسیدن به هدف توجیه می شود.بنابراین برای رشد اقثصادی و سود آوری بانک ها گرفتن دیرکرد از اقساط وام های قرض الحسنه که به فتوای اکثریت مراجع تقلید حرام و رباست توجیه می شود.

4.علم گرایی :مهم ترین پیام علم گرایی این است،که قدرت مطلق در دست کسانی است، که علم استفاده از ابزار را برای رسیدن به اهداف مادی و تجربی را دارد.این مسئله وقتی حاد می شود که سرمایه گذاری برای علم فلسفه توجیهی ندارد، و امروزه علوم پایه منبع فلسفه ی جدید شده است.

5.تخصص گرایی: هر فرد با توجه به تخصص خود قبول مسئولیت می کند، و مهم نیست اصولا قائل به ایدئولوژی حکومت باشد و یا اینکه چقدر قدرت مدیریت دارد.تخصص در مقابل تعهد تعریف می شود، که رهبری در این مورد می فرمایند:

بحمداللَّه، امروز بعد از چهارده، پانزده سال که از انقلاب مى‌گذرد، دیگر آن دعواى تعهّد و تخصّصى که اوّل انقلاب بود، وجود ندارد. معنى ندارد که ما بگوییم تعهّد یا تخصّص؟ هم تعهّد، هم تخصّص؛ زیرا، بحمداللَّه، مدیران خوبى تربیت شده‌اند و شخصیتهاى برجسته‌اى هستند."

ولی اینکه کدام مولفه مهم تر است بستگی دارد به اینکه، چه کسی در چه زمانی چه استفاده ای می خواهد از تکنوکراسی بکند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۲ ، ۰۱:۰۳
سید مرتضی موسوی نژاد