یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

بر آن شدم دغدغه هایم را روی کاغذ بیاورم.

یادداشت روز

«من المؤمنین رجال صدقواماعاهدواالله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر ومابدلواتبدیلا...»
درمیان مؤمنان ،مردانی هستند که برسرعهد وپیمانی که با خدا بستند ،صادقانه ایستاده اند ، بعضی از آنها پیمان خود را به آخر رسانده ودر راه خدا شربت شهادت نو شیدند و بعضی دیگر در انتظارند و هرگز تغییرو تبدیلی در عهد وپیمان خود نداده اند...
احزاب/23...

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۲۷ بهمن ۹۶، ۰۱:۴۹ - پروژه هوش مصنوعی
    عالی
پیوندها

نفس های انسان گام هایی است که به سوی مرگ برمی دارد(حضرت امیر(ع))

وین نفس جان های ما را همچنان/اندک اندک دزدد از حبس جهان     مولانا

عبدالحسین معین رئیسی همکار من در شورای مرکزی اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه های سراسر کشور بود.عبدالحسین در تاریخ30مرداد هنگام برگشت از اتحادیه به خانه در زمانی که مشغول انجام کارهای مربوط به اتحادیه بود،تصادف کرد.سه روز در کما بود و نهایتا به ملکوت اعلی پیوست.استاد رحیم پور ازغدی و پناهیان و جبهه ی فرهنگی انقلاب اسلامی وی را در زمره ی شهدا دانستند. اگر بخواهم کمی به در مورد خصوصیاتش صحبت کنم،خصوصیات ذیل صاحب اهمیت هستند:

اول از همه اهل لطمه زدن برای 14معصوم علی الخصوص مادر غریبم فاطمه ی زهرا بود.

دوم بقول شهید بهشتی که تشکیلات را محل تهذیب نفس می دانست وی به سرعت در ماه های اخیر رذایل اخلاقی خود را به فضایل اخلاقی تبدیل کرد.

سوم وی به شدت انسان مسئولیت پذیری بود و دائما به دنبال آن بود که مسئولیت وارد بر خودش را تمام و کمال انجام دهد.

اما مطلب مهم در اینجا مبحث مرگ آگاهی است که بسیار تعیین کننده است.همراه با معین دوست عزیز دیگرمان میکائیل دیانی بود.یا اینکه در روز قبل حادثه من و عبدالحسین 4ساعت را با هم گذراندیم و در مورد مسائل مختلف صمیمانه صحبت کردیم.صحبت بر سر این است که چرا ما خطر مرگ را از خودمان دور می دانیم...........بنظر شهید آوینی نه تنها ما باید مرگ آگاهی داشته باشیم بلکه بر اساس تعالیم سید مرتضی آوینی ما باید طلب مرگ داشته باشیم...موتو قبل ان تموتوا.............بنابراین رحلت عبدالحسین حادثه ای غمگین نبود بلکه با توجه به شرایط اخلاقی فعلی وی خیر عظیمی در آن نهفته بود.هرچند که آه و حسرت و اشک حاصل این مرگ برای ما بود و لکن حقیقت فراتر از واقعیت است و به قول معاون ریاست نهاد دانشگاه تربیت مدرس او اکنون در جوار رسول خداست...............ولکن عزیزان من اگر ما به جای او می بودیم با توجه به قاعده ی الانسان علی نفسه بصیره اگر از این دنیا می رفتیم در چه شرایطی می بودیم........بنظر می رسد این کوله بار گناه را شاید فقط با لطمه زدن برای فاطمه ی زهرا و فرزندش حسین(ع) بتوان جمع کرد.........عزیزان من ادب کنیم برای زهرا(س)..........همین........


موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۰۷
سید مرتضی موسوی نژاد

حضرت امیر(ع)

فاطمه زهرا(س)

نظرات  (۱۳)

سلام من یکی از اقوام معین هستم که در دانشگاه گیلان درس میخونم و فقط درباره ی معین میتونم بگم که اون اصلا اهل ریا نبود و تنها پس از مرگش بود که ما از فعالیتهاش باخبر شدیم و از حیرت اشک میریختیم و لب میگزیدیم، و این شاید مرهمی بود بر دلهایمان که معین به جمع شهدا پیوست و با مرگش خیلی ها رو از خواب غفلت بیدار کرد از جمله من. اما تصور دیگر ندیدن معین جراحتی بی پایان بر قلب ما گذاشت که از خداوند برای  خانوادش بخصوص مادرش صبر جمیل آرزومندم.
پاسخ:
سلام.....خداوند به شما و خانواده ی معین صبر دهد..........

بله حقیقتا عبدالحسین بسیار مخلص بود.....
معین رو با خوشروییش و بیقراریش برای انجام مسئولیتش می شناختم.
پاسخ:
بله خوشرویی که هرچه به مرگ نزدیک میشد............با سرعت بیشتر میشد......
۱۴ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۲۸ امیرحسین رفعتی
خدا رحمتش کنه!
10 روز بیشتر باهاش نبودم؛ ولی از بقیه بیشتر باهاش احساس نزدیکی و صمیمیت میکردم. شب آخری که میخواستم برگردم مشهد،  نشد با معین خداحافظی کنم که از این قضیه خیلی ناراحت بودم.
نفس های انسان گام هایی است که انسان به سوی مرگ برمی دارد

هیچوقت فکر نمیکردم که دیگه نبینمش.

خوش به حالش! عاقبت به خیر شد


پاسخ:
جالبه همه ی کسانی که با او اشنا شدند همین احساس رو بهش داشتند..........
جالبه
هم اینجا و هم تو نشست چیزهای خوبی از این یار امام خامنه ای شنیدم 
جالبتر از اون این که با ایشون هیچ ارتباطی هم نداشت که از شخصیتشون خبردار باشم و فقط چندبار تو برنامه های انجمن ایشونو دیده بودم اونم خیلی اتفاقی!
من تو جمعمون به بچه هایی که خیلی قیافشون مثبت میزنه نمیگفتم بچه مثبت، به دوستام در مورد اون فرد میگفتم که برادرمون چقد بوی شهادت میده....
جالبه که تو همون چن بار دیدن یار امام خامنه ای ،به دوستام گفتم که این برادرمون چقدررررررررر بوی شهادت میده و بچه ها هم از این حرف من میخندیدند!
نمیدونستم که یه روزی قراره که بزرگترین پاداش رو از خدا بگیره...
با اینکه زیاد نمیشناختمشون ، نمیدونم چرا ولی خیلی برای از دست دادنشون گریه کردم... شبها قبل خوابیدن گریه میکردمو به این فکر میکردم که اگه منم یه روزی... تویه یه همچین حادثه ای .... اونم ناغافل و یه دفه ای ....دستم از این دنیا کوتاه بشه .... با این کوله بار سنگین کجا میتونم برم... اصلا میتونم حتی یک قدم هم بردارم... فکر کردن به این چیزها خیلی عذاب آوره...
مرگشون برای من که هیچ ارتباطی باهاشون نداشتم خیلی دردآور و سخت بود
انگار که برادر واقعیمو از دست دادم
تنها دلخوشیم جایگاه خوبشه که از قبل رزروش کرده بود
روحت شاد برادر پاکم....
پاسخ:
تشکر از اینکه به سرنوشت محتوم  ما برای مرگ اشاره کردید...............انشاءالله شهادت ته سرنوشت همه ی ماست....
چه زیبا و دلنشین است
 آرام آمدن،بی رنگ ماندن و بی صدا رفتن
و زیباتر و دلنشین تر آنکه چمران گفت:
    خوش دارم که مرا بسوزانند و خاکسترم را به خاک بسپارند تا
حتی قبری را از این زمین اشغال نکنم.
خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد،هیچ کس اشک های سوزانم
را در نیمه های شب نبیند،هیچ کس...
خوش دارم مجهول و گمنام به سوی زجر دیدگان دنیا بروم و در رنج
و شکنجه ی آنها شرکت کنم و.....

وچه زیبا بود آن هنگام که امام (ره)فرمودند:
                                               مثل چمران بمیرید....

پاسخ:
آن که دائم هوس سوختن ما می کرد      کاش می آمدو از دور تماشا می کرد...................
با صدای سید مرتضی آوینی
معین تموم شد
شورا تموم شد
سید دلم برات تنگ شده
پاسخ:
راه معین ادامه دارد امین جان............
مخلص شما هستم........
امام زین العابدین علیه السلام فرمود:

ஜ چهار چیز است که هر کس دارای آنها باشد اسلامش کامل می گردد و گناهانش ریخته می شود وپروردگار خویش را دیدار می کند در حالی که از او خشنود است؛


☼ آن که برای خدا، به تعهّد خود در قبال مردم عمل کند،

☼ و با مردم راستگو باشد،

☼ و از ارتکاب هر آنچه نزد خدا ومردم زشت است شرم کند،

☼ و با خانواده خود، خوش اخلاق باشد.


(میزان الحکمه/جلد1/صفحه 427)
پاسخ:
با اینکه جناب عالی رو نمی شناسم......ولی تشکر از حضورتون.....بعضی وقتا به رفقا می گم هیچ مطالعه ای به اندازه ی مطالعه ی احادبث ائمه خوشحال نمی کنه....

آنان را که از مرگ می ترسند، از کربلا می رانند.شهید سید مرتضی آوینی

 

التماس دعا

پاسخ:
پیام بجایی بود از آقا سید مرتضی برای من و یه عزیز دیگه برای سفر کربلایی که در پیش داریم...و آرزوی شهادت در اونجا داریم....همین الان نگران این سفر شده بودم که بهم بخوره......

 

لبریز آه و ندبه و غم، گریه می کنم
دلتنگم و به یاد حرم گریه می کنم
شایستۀ زیارت شش گوشه نیستم
این روزها به حال خودم گریه می کنم

التماس دعای لیاقت سفر عشق "کربلا"

 

سر به محمل زد جهان را خواب کرد...
سر شکستن را در عالم باب کرد...

التماس دعای "شهادت"

پاسخ:
اضافه کردین...........
عشق است بر آسمان پریدن            صد پرده به هر نفس دریدن
اول نفس از نفس گسستن                       اول قدم از قدم بریدن
نادیده گرفتن این جهان را                      مر دیده خویش را بدیدن
گفتم که دلا مبارکت باد                       در حلقه عاشقان رسیدن
پاسخ:
امشب ای ماه به درد دل من تسکینی 
آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی 
کاهش جان تو من دارم و من می دانم 
که تو از دوری خورشید چه ها می بینی 
تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من 
سر راحت ننهادی به سر بالینی 
همه در چشمه مهتاب غم از دل شوئید 
امشب ای مه تو هم ازطالع من غمگینی 
من مگر طالع خود در تو توانم دیدن 
که توام آینه بخت غبار آگینی 
هرشب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک 
تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی 
باغبان خار ندامت به جگر می شکند 
برو ای گل که سزاوار همان گلچینی 
تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان 
گر خود انصاف دهی مستحق نفرینی 
نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید 
که کند شکوه ز هجران لب شیرینی 
کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی داد 
ای پرستو که پیام آور فروردینی 
شهریارا اگر آیین محبت باشد 
چه حیاتی و چه دنیای بهشت آیینی
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
گنگم از گنگ پریشان شده گفتارمخواه...

چشم بیمارتوبیمارنموده است مرا    غیرهذیان سخنی ازمن بیمار مخواه

******* ** ***************** ****** *** **** ** ** ******* ********** ***** ************
پاسخ:
بله هماهنگه.........اضافه کردین.....
۲۲ مهر ۹۵ ، ۱۹:۰۶ ویدیو مارکتینگ
سلام عجب مطالب خوبی گفتید
باتشکر از وبلاگ خوبتان
۲۷ بهمن ۹۶ ، ۰۱:۴۹ پروژه هوش مصنوعی
عالی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی